دیوید فینچر (David Fincher)، متولد 28 آگوست 1962، یک کارگردان آمریکایی است. او را بیشتر به خاطر فیلم های مهیج روانشناختی اش می شناسند. فیلم های او در مجموع سی مورد نامزدی جایزه اسکار را دریافت کرده اند؛ از جمله دو نامزدی برای خود او به عنوان بهترین کارگردان.
در شهر دنور در ایالت کلرادو به دنیا آمد. از همان سال های جوانی اشتیاق و علاقه شدیدی به فیلمسازی در او به وجود آمد. او ابتدا به واسطه کارگردانیِ تعداد زیادی موزیک ویدیو، به ویژه دو موزیک ویدیوی مدونا به نام «Express Yourself» در سال 1989 و «Vogue» در سال 1990 ، شناخته شد. هر دو موزیک ویدیو توانستند در مراسم اهدای جوایز موزیک ویدیوی ام تی وی (MTV Video Music Award) جایزه بهترین کارگردانی را برای فینچر به ارمغان بیاورند.
فینچر با فیلم بلند «Alien 3» که در سال 1992 منتشر شد، پا به عرصه سینما گذاشت. این فیلم نقدهای ضدونقیضی دریافت کرد. سپس در سال 1995 فیلم مهیج «Seven» منتشر و با استقبال بهتری مواجه شد. فینچر با فیلم های «The game (1997)» و «Fight Club (1999)» به موفقیت نه چندان دلگرم کننده ای دست یافت. مورد آخر، یعنی «Fight Club» ، درنهایت به دسته فیلم های کالت کلاسیک پیوست که طرفداران پروپاقرص خود را دارند. در سال 2002 فینچر با فیلم مهیج «Panic Room» ، با نقش آفرینی جودی فاستر، بار دیگر به عرصه توجه و شهرت بازگشت.
دیوید فینچر کارگردانی فیلم های Zodiac (2007) ، The Social Network (2010) ، The Girl with the Dragon Tattoo (2011) و Mank (2020) را نیز به عهده داشت، که همگی با تحسین منتقدان مواجه شدند. او در مراسم اهدای جوایز گلدن گلوب (Golden Globe Award) برای فیلم «The Social Network» برنده جایزه بهترین کارگردان شد، این فیلم همچنین در بخش بهترین کارگردانی فینچر را صاحب جایزه بفتا (BAFTA Award) کرد.
بزرگترین موفقیت های تجاری دیوید فینچر به دو فیلم «The Curious Case of Benjamin Button (2008)» و «Gone Girl (2014)» مربوط می شوند. هر دو فیلم بیش از 300 میلیون فروش جهانی داشتند. فیلم «The Curious Case of Benjamin Button (2008)» سیزده نامزدی جایزه اسکار و یازده نامزدی جایزه بفتا (British Academy Film Awards) را به دست آورد. علاوه بر این، فینچر به عنوان مدیر اجرایی تولید و همچنین به عنوان کارگردان بر روی دو سریال شبکه نتفلیکس به نام های «House of Cards» و «Mindhunter» کار کرده است. سریال «House of Cards» بین سال های 2013 تا 2018 و سریال «Mindhunter» بین سال های 2017 تا 2019 منتشر شد. فینچر برای قسمت پایلوت سریال «House of Cards» در بخش بهترین کارگردانیِ سریال درام برنده جایزه امی (Primetime Emmy Award) شد. فینچر یکی از بنیان گذاران شرکت تهیه و تولید فیلم و موزیک ویدیو «Propaganda Films» بود.
اطلاعات بیشتر شامل فیلم ها، جوایز و … را در صفحه IMDB او ببینید.
شیوه کارگردانی دیوید فینچر
«در چنین لحظاتی است که فیلمسازی شبیه نویسندگی نیست، شبیه تئاتر هم نیست، شبیه هنر نمایشی هم نیست و شبیه مجسمه سازی هم نیست. واقعاً قاعده و نظم خودش را دارد. منظورم آن لحظاتی است که آدم می گوید، وای، اینجا به قصد و مفهومی رسیدیم که احتمالاً حتی به فکر خود نویسنده کتاب هم نرسیده بود و با این وجود این فرد که معلوم نیست متن اصلی را خوانده یا نه این نکته را کشف کرده است. این از نظر من، بعد از پیش مصورسازی (previsualization) ، هیجان انگیزترین بخش کل ماجرا است.»
گفته های فینچر درخصوص کشفیات اتفاقی در طول مدت فیلمبرداری
روند فیلمسازی دیوید فینچر همیشه با تحقیقات جامع و آماده سازی همه جانبه آغاز می شود، با این وجود به گفته خود او این روند هر بار متفاوت است. او می گوید: «من از خواندن فیلمنامه ای که بتوان آن را ذهن تصور کرد، لذت می برم، سپس از پروسه انتخاب بازیگران لذت می برم و از بخش تمرین، و از تمام جلسه هایی که در طی آن ها درمورد اینکه فیلم چه باید باشد، چه می تواند باشد و ممکن است چه باشد، صحبت می کنیم.»
فینچر اعتراف می کند که تمایلات مستبدانه ای دارد و دوست دارد که تک تک بخش های تهیه و تولید فیلم را ریز به ریز کنترل و مدیریت کند. همکار فینچر سیگورهون سایوَتسِن می گوید: «او همیشه سرکش بود … مدام وضع موجود را به چالش می کشید.»
فینچر که به نگاه موشکافانه اش نسبت به جزئیات و خصایص کمال گرایانه اش شهرت دارد، هنگام انتخاب بازیگران تحقیقات کامل و همه جانبه ای انجام می دهد تا مطمئن شود که بازیگران برای نقششان مناسب هستند. به گفته مکس دالی، همکار فینچر، «او مهارت خوبی در پیداکردن جزئیات از قلم افتاده دارد، او از همه بیشتر می داند.» لورا زیسکین، تهیه کننده فیلم، می گوید: «او به طرز ترسناکی باهوش است، یک جورهایی از تمام افراد حاضر در جمع باهوش تر است.»
علاوه بر این، فینچر به عنوان کارگردان با پروسه تدوین مانند «مسئله های پیچیده ریاضی» برخورد می کند. آنگوس وال، تدوین گر فیلم «Zodiac» ، می گوید: «کارکردن با او مثل سرهم کردن یک ساعت سوئیسی بود … تمام قطعات به شکل زیبایی تراش خورده اند. او به طرز حیرت انگیزی دقیق است. هیچ وقت قانع نمی شود و آرام نمی گیرد و در کارهاش نوعی اصالت و خلوص دیده می شود.»
هنگامی که زمان کار با بازیگران فرا می رسد، فینچر پشت سر هم درخواست برداشت های مجدد می کند تا یک صحنه بی نقص را ضبط کند و این فرآیند اغلب طاقت فرسا می شود. برای مثال، بازیگران فیلم «Zodiac» برای بعضی از صحنه ها باید بیش از هفتاد برداشت انجام می دادند و این موجب نارضایتی شدید جیک جیلنهال شده بود. رونی مارا در فیلم «The Social Network» برای ضبط یک صحنه باید نود و نه برداشت را تحمل می کرد. به گفته رونی مارا این کارگردان از به چالش کشیدن افراد لذت می برد. فیلم «Gone Girl» به طور متوسط به ازای هر صحنه پنجاه برداشت داشت.
گزارش شده که در یکی از قسمت های سریال «Mindhunter» برای فیلمبرداری یک صحنه 9 دقیقه ای یازده ساعت زمان صرف شده است. هنگامی که از فینچر درمورد این روش کارگردانی سوأل شد او پاسخ داد: «من از جدیت در اجرا متنفرم … معمولاً تا برداشت هفدهم دیگر جدیت از بین می رود.» و اضافه کرد که می خواهد هر یک از صحنه ها تا حد امکان طبیعی و واقعی باشند. برخی از بازیگران قدردان این شیوه کارگردانی هستند و معتقدند که اصلاحات ظریف و جزئی می توانند تفاوت فاحشی در نحوه اجرا و ارائه یک صحنه ایجاد کنند. اما سایر افراد از این شیوه کارگردانی انتقاد کرده اند، به عقیده آر. لی ارمی «فینچر عروسک خیمه شب بازی می خواهد. او بازیگران خلاق نمی خواهد.»
فینچر بیشتر ترجیح می دهد که با دوربین های شرکت «Red Digital» و تحت شرایط نوری طبیعی یا زیر نورِ از قبل موجود فیلمبرداری کند تا اینکه از چیدمان دقیق نورپردازی استفاده کند. فینچر به استفاده از تصاویر تولیدشده توسط کامپیوتر (computer-generated imagery) نیز معروف است. در فیلم های او این نوع تصویرپردازی ها اکثراً برای بیننده ها غیر قابل تشخیص هستند. فینچر معمولاً در طول فیلمبرداری از دوربین های روی دست (handheld camera) استفاده نمی کند و در عوض دوربین های روی سه پایه را ترجیح می دهد. فینچر می گوید: «دوربین روی دست یک محدودیت روانی شدید و قدرتمند ایجاد می کند. یک چیز مشخص و به خصوص را معنا می کند و من نمی خواهم که معانیِ بیش از حد بر روی جریان اتفاقات سایه بیندازد.» او همچنین تکنیک حرکت مستقل دوربین (disembodied camera movement) را امتحان کرده است، به ویژه در فیلم «Panic Room» که دوربین به آرامی دورتادور خانه حرکت می کند و این احساس را به بیننده القا می کند که یک تماشاگر نامرئی اوضاع را تحت نظر دارد.
سبک و مضامین فیلم های فینچر
یکی از مؤلفه های سبک بصری فینچر شیوه خاص او در استفاده از حرکت عمودی دوربین یا تیلت (tilt)، حرکت افقی دوربین یا پن (pan) و حرکت ترولینگ (track) است. زمانی که یک شخصیت در حال حرکت یا ابراز احساسات است، دوربین دقیقاً هم سرعت و هم جهت با بدن او حرکت می کند. تمام حرکات بین بازیگران و فیلمبرداران مو به مو طراحی و تنظیم شده اند. نتیجه حاصل از این کار به بینندگان کمک می کند تا با شخصیت های فیلم ارتباط برقرار کنند و احساسات و عواطف آن ها را درک کنند.
به طور مشابه، در یک موزیک ویدیو، فینچر کاملاً می دانست که تصاویر باید تجربه شنیداری را بهبود ببخشند. او حول وُکال ها (vocals) فرمان کات می داد و قبل از اینکه یک نما (shot) را کات کند اجازه می داد که طراحی رقص یا همان کُریوگرافی (choreography) به پایان برسد. حرکات دوربین نیز با ضرب موسیقی همگام و همزمان شده اند. فینچر همچنین استفاده از نماهای زاویه باز (wide-angle shots) را برای نمایش محیط پیرامون یک شخصیت ترجیح می دهد.
بعضی افراد فینچر را یک فیلمساز صاحب سبک می دانند، گرچه خود فینچر دوست ندارد که او را با این لفظ بشناسند. بخش اعظمی از کارهای او از ژانرهای فیلم نوآر کلاسیک (classical film noir) و نئو نوآر (neo noir) تأثیر گرفته اند و یک روایت غیرخطی به همراه چند تکنیک روایت گویی مانند؛ پیش داستان ها (backstories) ، گذشته نمایی ها (flashbacks) ، پیش بینی (foreshadowing) و راوی ها (narrators) را شامل می شوند.
سبک بصری دیوید فینچر استفاده از رنگ های آبی، سبز و زرد کدر یا اشباع نشده (desaturated) و مونوکروماتیک (تک رنگ) را نیز شامل می شود که هر یک نمایانگر دنیای شخصیت های فیلم است. فینچر در فیلم «The Girl with the Dragon Tattoo» برای بعضی صحنه های خاص از اشباع زدایی (desaturation) شدیدی استفاده کرده است و جلوه رنگ ها را مطابق با داستان و احساسات شخصیت ها افزایش یا کاهش داده است.
اریک مسرشمیت مدیر فیلمبرداری سریال «Mindhunter» درمورد پالت رنگ سریال توضیح می دهد: «سریال یک ظاهر سبز و زرد کدر (اشباع نشده) دارد … این کمک می کند که آن حس مقطعیِ سریال را به آن بدهیم.» او توضیح می دهد که چنین نتیجه و تأثیری به واسطه طراحی تولید، لباس های بازیگران و محل های فیلمبرداری تحقق پیدا می کند و نه لزوماً به واسطه نورپردازی صحنه. علاوه بر این، فینچر سایه های دقیق و مشخص را ترجیح می دهد و دوست دارد که از حداقل میزان نور استفاده کند. هنگامی که از فینچر درمورد علت استفاده از نورپردازی کم سو و نیمه تاریک (dim lighting) پرسیدند، او در پاسخ گفت که نورهای روشن رنگ پوست را غیرطبیعی جلوه می دهند. و اضافه کرد: «دنیا از نگاه من این طور به نظر میاد.»
فینچر به مضامینی همچون شهادت، بیگانگی و از دست دادن صفات انسانی (انسانیت زدایی) در فرهنگ مُدرن پرداخته است. علاوه بر مضامین گسترده ترِ خوب و بد، شخصیت های او اغلب پریشان و مشکل دار، ناخشنود و دارای نقص و کاستی هستند، نمی توانند معاشرت کنند و از تنهایی رنج می برند. فیلم های «Seven» ، «Zodiac» و «The Social Network» به مضامینی همچون فشار و وسواس فکری می پردازند که به زوال و نابودی شخصیت های فیلم می انجامند.
پیرز مک کارتی، نویسنده انگلیسی، به نقل از یک تاریخدان به نام فرانک کراتنیک می گوید: «شخصیت های اصلی این فیلم ها به طور کامل کنترل اعمال خود را به دست ندارند، بلکه تابع امیال درونی تاریک تری هستند.» فینچر در مصاحبه ای در سال 2017 درمورد علت علاقه شدیدش به مضامین شوم و شیطانی اینگونه توضیح داد: «در تمام محله هایی که من در آن ها زندگی کرده ام همیشه یک خانه وجود داشت که همه بچه های محل کنجکاو بودند که بدانند «آدم های آن خانه دارند چه کار می کنند؟» ما به نوعی موضوعات شوم و شیطانی را به چیزهای معمولی و کسل کننده ربط می دادیم تا آن ها را جذاب کنیم … فکر می کنم همچنین به این دلیل که: برای اینکه یک چیزی شیطانی باشد، تقریباً باید خودش را به عنوان چیز دیگری جا بزند و پشت آن پنهان شود.» یک بار فینچر گفت: «به نظر من آدم ها منحرف هستند. من این موضوع را تصدیق کردم و به آن معتقدم. این پایه و اساس حرفه من است.»
عوامل تأثیرگذار بر فیلم های او
فینچر به مدرسه فیلمسازی نرفت، با این حال او علاوه بر آلفرد هیچکاک از فیلمسازانی همچون مارتین اسکورسیزی، جورج روی هیل و آلن جی پاکولا نیز به عنوان عامل اصلی تأثیرگذار بر فیلم های خود یاد می کند.
فیلم های موردعلاقه خود او عبارتند از: «All the President’s Men (1976)» ، «Taxi Driver (1976)» ، «Rear Window (1954)» ، «Zelig (1983)» ، «Paper Moon (1973)» ، «Lawrence of Arabia (1962)» ، «American Graffiti (1973)» ، «The Graduate (1967)» ، «Jaws (1975)» و «Close Encounter of the Third Kind (1977)» . به گفته فینچر فیلم «Panic Room» ترکیب و تقابل دو فیلم «Rear Window» و «Straw Dogs (1971)» است.
فینچر و داریوش خنجی، مدیر فیلمبرداری، از فیلم های «The French Connection (1971)» و «Klute (1971)» و همچنین از کارهای رابرت فرانک، عکاس اهل سوئیس، الهام گرفته اند. فینچر از سال بس، طراح گرافیک، به عنوان یک عامل الهام بخش در زمینه عنوان بندی ها (تیتراژهای) فیلم های خود نام برده است. بس برای کارگردان های مشهوری همچون هیچکاک و استنلی کوبریک عنوان بندی های زیادی را طراحی کرده است.
فیلم های دیوید فینچر
در این بخش می خواهیم به معرفی فیلم های دیوید فینچر بپردازیم و توضیح کوتاهی نیز برای آن ها نوشته ایم. حتما نقد و بررسی هر فیلم را در سایت بخوانید.
فیلم Alien³ (بیگانه 3)
فیلم Alien 3 (معروف به «Alien3») یک فیلم ترسناک علمی تخیلی به کارگردانی دیوید فینچر و نویسندگی دیوید گیلر، والتر هیل و لری فرگوسن است که در سال 1992 منتشر شد. این فیلم براساس داستانی از وینسنت وارد ساخته شد. سیگورنی ویور ستاره این فیلم است که مجدداً در نقش الن ریپلی ظاهر می شود. این فیلم سومین قسمت از سری فیلم های «Alien» به حساب می آید که قسمت بعدی (دنباله) آن در سال 1997 با نام «Alien Resurrection» منتشر شد.
این فیلم دقیقاً اتفاقات بعد از فیلم «Aliens (1986)» را ادامه می دهد، یعنی زمانی که شخصیت ریپلی و یک موجود بیگانه تنها بازماندگان سفینه فضایی «Sulaco» هستند و کپسول فرارشان بر روی سیاره ای سقوط می کند که یک کلونی کیفری متشکل از زندانیان مرد اهل خشونت را در خود جای داده است. چارلز دنس، برایان گلاور، چارلز اس. داتون، رالف براون، پول مک گان، دنی وب، لنس هنریکسن، هولت مک کالانی، پیت پاسلتویت و دنیل ادموند نقش های فرعی را در این فیلم به عهده دارند.
کارگردان: David Fincher
نویسندگان: Dan O’Bannon, Ronald Shusett, Vincent Ward
بازیگران: Sigourney Weaver, Charles S. Dutton, Charles Dance
فیلم Seven (هفت)
فیلم Seven (معروف به Se7en) یک فیلم نئو نوآر آمریکایی در ژانر مهیج، جنایی روانشناختی به کارگردانی دیوید فینچر و نویسندگی اندرو کوین واکر است که در سال 1995 منتشر شد. برد پیت، مورگان فریمن، گوئینت پالترو، کوین اسپیسی، آر. لی ارمی و جان سی. مک گینلی در این فیلم نقش آفرینی می کنند. فیلم «Seven» داستان کارآگاهی به نام دیوید میلز (پیت) را روایت می کند که با یک کارآگاه بازنشسته به نام ویلیام سامرست (فریمن) همکاری می کند تا رد یک قاتل سریالی (اسپیسی) را پیدا کند؛ قاتلی که از هفت گناه کبیره به عنوان ایده اصلی و انگیزه قتل هایش استفاده می کند.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Andrew Kevin Walker
بازیگران: Morgan Freeman, Brad Pitt, Kevin Spacey
فیلم The Game (بازی)
فیلم The Game یک داستان میهج آمریکایی به کارگردانی دیوید فینچر و نقش آفرینی مایکل داگلاس و شان پن است که در سال 1997 منتشر شد. این فیلم توسط دو شرکت فیلمسازی «Propaganda Films» و «PolyGram Filmed Entertainment» تهیه و تولید شد. فیلم «The Game» داستان فرد ثروتمندی را روایت می کند که صاحب یک بانک سرمایه گذاری است و از طرف برادرش هدیه اسرارآمیز دریافت می کند: شرکت در یک بازی هیجان انگیز که به شیوه های عجیب و غریبی با زندگی روزمره او ادغام می شود. همچنان که مرزهای بین زندگی واقعی بانکدار و این بازی نامشخص تر و مبهم تر می شود، نشانه های یک دسیسه بزرگ نیز آشکار می شود.
فیلم «The Game» با استقبال خوب منتقدانی مانند راجر ابرت و نشریاتی مانند نیویورک تایمز مواجه شد، اما در مقایسه با بودجه ای که صرف ساخت آن شد و همچنین نسبت به فیلم پیشین فینچر یعنی «Seven»، بازدهی معمولی و متوسطی در گیشه داشت.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: John Brancato, Michael Ferris
بازیگران: Michael Douglas, Deborah Kara Unger, Sean Penn
فیلم Fight Club (باشگاه مبارزه – باشگاه مشت زنی)
فیلم Fight Club یک فیلم آمریکایی به کارگردانی دیوید فینچر با نقش آفرینی برد پیت، ادوارد نورتون و هلنا بونم کارتر است که در سال 1999 منتشر شد. این فیلم براساس رمانی به همین نام است که در سال 1996 توسط چاک پالانیک نوشته شد. نورتون نقش راوی بی نامی را بازی می کند که از شغل دفتری خود ناراضی است. او به همراه تایلر دردن (پیت) که یک فروشنده صابون است یک «باشگاه مشت زنی» برپا می کند و درگیر رابطه ای با خودش و یک زن فقیر و بی خانمان به نام مارلا سینگر (بونم کارتر) می شود.
لورا زیسکین، تهیه کننده شرکت فیلمسازی «Fox 2000 Pictures» ، حق انحصاری رمان پالانیوک را خرید و جیم اولز را استخدام کرد تا اقتباس سینمایی این رمان را بنویسد. فینچر به خاطر اشتیاقش نسبت به داستان انتخاب شد. او سناریو فیلم را همراه با اولز پدید آورد و در زمینه فیلمنامه نویسی از گروه بازیگران و سایر افراد حاضر در صنعت سینما مشورت گرفت. فینچر و گروه بازیگران، فیلم «Fight Club» را از نظر شباهت با فیلم های «Rebel without a Cause (1955)» و «The Graduate (1967)» ، با مضمون کشمکش میان نسل ایکس (Generation X) و نظام ارزشی تبلیغات، مقایسه کردند.
مدیران اجرایی استودیوی فیلمسازی، فیلم «Fight Club» را نپسندیدند و کمپین تبلیغاتیِ مورد نظر فینچر را از نو سازماندهی کردند تا ضرر و زیان های پیشبینی شده را کاهش دهند. فیلم «Fight Club» نتوانست انتظارات استودیو فیلمسازی را در گیشه برآورده کند و از سوی منتقدان واکنش های متضادی دریافت کرد. فیلم «Fight Club» یکی از جنجالی ترین و بحث برانگیزترین فیلم های سال 1999 به شمار می رفت. روزنامه گاردین این فیلم را یک نشانه تغییر در زندگی سیاسی آمریکایی دانست و سبک بصری آن را پیشگامانه و نوآورانه توصیف کرد. بعدها فیلم «Fight Club» با انتشار نسخه DVD به موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان یک فیلم کالت کلاسیک که طرفداران پروپاقرص مخصوص به خود را دارد، شناخته شد. این موضوع باعث شد که رسانه ها درمورد این فیلم تجدید نظر کنند. در دهمین سالگرد انتشار فیلم «Fight Club» روزنامه نیویورک تایمز آن را «فیلم کالت تعیین کننده و مهم دوران ما» نامید.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Chuck Palahniuk, Jim Uhls
بازیگران: Brad Pitt, Edward Norton, Meat Loaf
فیلم Panic Room (اتاق پناهگاه – اتاق امن)
فیلم Panic Room یک فیلم مهیج آمریکایی به کارگردانی دیوید فینچر است که در سال 2002 منتشر شد. در این فیلم جودی فاستر و کریستن استوارت نقش مادر و دختری را دارند که خانه جدیدشان مورد حمله سارقین قرار می گیرد. فارست ویتاکر، جرد لتو و دوایت یواکام نقش این سارقین را بازی می کنند. دیوید کپ فیلمنامه «Panic Room» را نوشته است.
کپ در نوشتن فیلمنامه از گزارش های خبری سال 2000 درمورد اتاق های امن (panic rooms) الهام گرفته بود. فیلم «Panic Room» ، پس از «Fight Club (1999)» پنجمین فیلم بلند فینچر به حساب می آید. فینچر و کپ گروهی از افراد را گرد هم آوردند که هر کدام قبلاً با آن ها کار کرده بودند. خانه و اتاق امن در محوطه استودیو رالی (Raleigh Studios) ساخته شدند. در ابتدا نیکول کیدمن برای نقش مادر انتخاب شده بود، اما پس از اینکه آسیب دیدگی قبلی او تشدید شد، پروژه را ترک کرد. جدایی او تهدیدی برای روند اتمام فیلم به حساب می آمد، اما خیلی زود جودی فاستر جایگزین کیدمن شد. فیلمسازان برای ایجاد تصور حرکت دوربین در سرتاسر اتاق های خانه از تصاویر تولید شده توسط کامپیوتر استفاده کردند. فاستر در طول مدت فیلمبرداری باردار شد، درنتیجه پروسه فیلمبرداری تا بعد از زمان زایمان او به تعویق افتاد. تهیه و تولید این فیلم 48 میلیون دلار هزینه داشت.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: David Koepp
بازیگران: Jodie Foster, Kristen Stewart, Forest Whitaker
فیلم Zodiac (زودیاک)
فیلم Zodiac یک فیلم آمریکایی مهیج و معمایی به کارگردانی دیوید فینچر است. جیمز وندربیلت فیلمنامه آن را براساس کتابی به همین نام نوشته است؛ این کتاب براساس یک داستان واقعی توسط رابرت گری اسمیت در سال 1986 نوشته شد. جیک جیلنهال، مارک رافلو، رابرت داونی جونیور و آنتونی ادواردز ستاره های این فیلم هستند و برایان کاکس، الیاس کوتس، دانل لوگ، جان کرول لینچ و درموت مالرونی نیز در نقش های مکمل ظاهر شده اند.
فیلم «Zodiac» داستان تعقیب قاتل زودیاک را روایت می کند؛ یک قاتل سریالی که در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی منطقه خلیج سان فرانسیسکو را به وحشت انداخت. او از طریق پُست به روزنامه ها لباس های خون آلود، نامه و پیام های رمزی ارسال می کرد و با این کار سر به سر پلیس می گذاشت و آن ها را به سخره می گرفت. پرونده او همچنان یکی از بدنام ترین پرونده های حل نشده ایالات متحده آمریکا به شمار می رود. فینچر، وندربیلت و تهیه کننده فیلم بردلی جی. فیشر هجده ماه را صرف بررسی و تحقیق بر روی قتل های زودیاک کردند. فینچر برای فیلمبرداری اکثر صحنه های فیلم از دوربین دیجیتال «Thomson Viper FilmStream» و برای ضبط سکانس های قتل به صورت اسلوموشن (slow-motion) از دوربین های فیلمبرداری پرسرعت (high-speed film camera) استفاده کرد.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: James Vanderbilt, Robert Graysmith
بازیگران: Jake Gyllenhaal, Robert Downey Jr., Mark Ruffalo
فیلم The Curious Case of Benjamin Button (مورد عجیب بنجامین باتن)
فیلم The Curious Case of Benjamin Button یک درام رومانتیک و فانتزی به کارگردانی دیوید فینچر است که در سال 2008 منتشر شد. طرح داستانی این فیلم که توسط اریک راث و رابین سوئیکورد نوشته شده کمابیش براساس داستان کوتاهی به همین نام است که در سال 1922 توسط اف. اسکات فیتزجرالد نوشته شد. در این فیلم برد پیت نقش مردی را بازی می کند که به طور معکوس پیر می شود (جوان می شود) و کیت بلانشت نیز در نقش زن مورد علاقه تمام دوران زندگی او ظاهر می شود. تاراجی پی. هنسون، جولیا اورموند، جیسون فلمینگ، الیاس کوتس و تیلدا سوئینتن نیز در این فیلم نقش آفرینی می کنند.
ری استارک، تهیه کننده بسیار موفق و معروف هالیوود، در اواسط دهه هشتاد میلادی حق امتیاز فیلم «The Curious Case of Benjamin Button» را خرید تا با حمایت شرکت فیلمسازی یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures) این داستان کوتاه را به روی پرده سینما ببرد، اما در شروع کارِ پروژه با دشواری های زیادی مواجه شد تا اینکه در دهه نود میلادی حق امتیاز فیلم را به دو تهیه کننده به نام های کاتلین کندی و فرانک مارشال فروخت. با وجود اینکه این فیلم در دهه نود میلادی به شرکت فیلمسازی پارامونت پیکچرز (Paramount Pictures) منتقل شد اما تا سال 2005 که فینچر و پیت به همراه سایر بازیگران قرارداد فیلم را امضا کردند وارد پروسه تولید نشد. فاز اصلی فیلمبرداری در نوامبر سال 2006 آغاز شد و در سپتامبر 2007 به اتمام رسید. شرکت «Digital Domain» بر روی جلوه های ویژه فیلم، به ویژه بر روی پروسه تغییر شکل شخصیت پیت، کار کرد.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Eric Roth, Robin Swicord, F. Scott Fitzgerald
بازیگران: Brad Pitt, Cate Blanchett, Tilda Swinton
نقد فیلم The Curious Case of Benjamin Button (مورد عجیب بنجامین باتن)
فیلم The Social Network (شبکه اجتماعی)
فیلم The Social Network یک فیلم آمریکایی در ژانر درام و بیوگرافی، به کارگردانی دیوید فینچر و تهیه کنندگی آرون سورکین است که در سال 2010 منتشر شد. این فیلم اقتباسی از کتاب بن مزریچ به نام «Accidental Billionaires» است که در سال 2009 منتشر شد و داستان تأسیس وبسایت شبکه اجتماعی فیسبوک و شکایت ها و دادخواهی های بعد از آن را به تصویر می کشد. در این فیلم جس آیزنبرگ در نقش مارک زاکربرگ، بنیان گذار فیسبوک، اندرو گارفیلد در نقش ادواردو ساورین، جاستین تیمبرلیک در نقش شان پارکر، آرمی همر در نقش کمرون و تایلر وینکلواس و مکس منیگلا در نقش دیویا نارندرا بازی می کنند. هیچ یک از کارکنان شرکت فیسبوک، و نه حتی مارک زاکربرگ، دخالتی در این پروژه نداشتند، اما ساورین به عنوان مشاور کتاب مزریچ با او همکاری کرده است.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Aaron Sorkin, Ben Mezrich
بازیگران: Jesse Eisenberg, Andrew Garfield, Justin Timberlake
فیلم The Girl with the Dragon Tattoo (دختری با خالکوبی اژدها)
فیلم The Girl with the Dragon Tattoo یک فیلم مهیج جنایی روانشناختی است که در سال 2011 منتشر شد. این فیلم براساس رمان استیگ لارسن، نویسنده سوئدی، ساخته شد؛ او این کتاب را در سال 2005 منتشر کرد. استیون زیلیان فیلمنامه «The Girl with the Dragon Tattoo» را نوشت و دیوید فینچر آن را کارگردانی کرد. در این فیلم دنیل کریگ نقش روزنامه نگاری به نام میکل بلومکویست و رونی مارا نقش زنی به نام لیزبت سلندر را بازی می کنند. داستان این فیلم حول تحقیقات بلومکویست درباره زنی از یک خانواده ثروتمند که چهل سال پیش مفقود شده است، می چرخد. او می خواهد بفهمد که چه بر سر این زن آمده است. بلومکویست یک هکر کامپیوتر به نام سلندر را استخدام می کند تا در یافتن پاسخ این معما به او کمک کند.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Steven Zaillian, Stieg Larsson
بازیگران: Daniel Craig, Rooney Mara, Christopher Plummer
نقد فیلم The Girl with the Dragon Tattoo (دختری با خالکوبی اژدها)
فیلم Gone Girl (دختر گمشده)
فیلم Gone Girl یک فیلم مهیج روانشناختی به کارگردانی دیوید فینچر است که در سال 2014 ساخته شد. گیلین فلین فیلمنامه آن را براساس رمان خودش که در سال 2012 با همین نام منتشر کرد، نوشت. بن افلک، روزاموند پایک، نیل پاتریک هریس، تایلر پری، کری کون و کیم دیکنز در این فیلم نقش آفرینی می کنند. داستان فیلم «Gone Girl» یک داستان معمایی پُست مُدرن است که در ایالت میزوری آمریکا رخ می دهد و به حوادثی که زندگی نیک دان (افلک) را احاطه می کنند، می پردازد؛ همسر او یعنی ایمی (پایک) به طور ناگهانی گم شده و نیک به مظنون اصلی این ماجرا تبدیل شده است.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Gillian Flynn
بازیگران: Ben Affleck, Rosamund Pike, Neil Patrick Harris
فیلم Mank (منک)
فیلم Mank یک فیلم در ژانر درام و بیوگرافی است که در سال 2020 منتشر شد و داستان یک فیلمنامه نویس به نام هرمن جی.منکیویچ را روایت می کند که چگونه پروسه فیلمنامه نویسی فیلم «Citizen Kane (1941)» را پیش برد. این فیلم به کارگردانی دیوید فینچر و براساس فیلمنامه ای به قلم پدر فقید او، یعنی جک فینچر، ساخته شد. کان چفین، داگلاس اربانسکی و اریک راث تهیه کنندگان این فیلم هستند. گری اولدمن در نقش اصلی، آماندا سیفرید، لیلی کالینز، آرلیس هاوارد، تام پلفری، سم تراوتن، فردیناند کینگزلی، تاپنس میدلتون، تام برک، جوزف کراس، جیمی مک شین، توبی لئونارد مور، مونیکا گاسمن و چارلز دنس در این فیلم نقش آفرینی می کنند.
جک فینچر، پدر دیوید فینچر، فیلمنامه «Mank» را در دهه نود میلادی نوشت. دیوید در ابتدا قصد داشت فیلمبرداری «Mank» را پس از اتمام فیلم «The Game (1997)» آغاز کند و کوین اسپیسی و جودی فاستر را برای نقش های اصلی فیلم درنظر گرفته بود. این تصمیم هیچ وقت به مرحله اجرا نرسید و جک فینچر در سال 2003 فوت کرد. درنهایت، در جولای سال 2019 پروژه را به طور رسمی اعلام کردند و از نوامبر سال 2019 تا فوریه سال 2020 فیلمبرداری آن را در اطراف شهر لس آنجلس انجام دادند.
کارگردان: David Fincher
نویسنده: Jack Fincher
بازیگران: Gary Oldman, Amanda Seyfried, Lily Collins