آموزش زبان انگلیسی آنلاین فرالن
4/5 - (1 امتیاز)

نقد فیلم Oppenheimer (اوپنهایمر) اثر کریستوفر نولان

بیشتر از کلمه‌ی اوپنهایمر، کلمه‌ی کمونیسم در فیلم به کار برده شد. گویا همه‌ی جهان باور دارند کمونیسم مرده است به جز خود امریکا (و به تبع آن، بریتانیا) که از مرگ آن هراسان است. تا به حال چند فیلم امریکاییِ خصوصی و یا هالیوودی دیده‌اید که در آن کمونیست‌ها آدم‌ بده باشند. سرمایه‌داری، فاشیست را به‌راحتی زیر پا له می‌کند و تا می‌تواند آن‌ها را خون‌خوار و جانی و کم‌عقل جلوه می‌دهد اما چرا در فیلم‌هایش، طرز برخورد دیگری با کمونیسم دارد؟ اصلا چرا قهرمان‌های جهان سرمایه‌داری، همگی کمونیست هستند؟ آیا اوپنهایمر واقعا کمونیست بوده؟ آیا گرداننده‌ی لوس آلاموس واقعا خود اوپنهایمر بوده؟ صاحب اختیار و برنامه‌ریز آن شهرک؟

کارگردان: Christopher Nolan

نویسنده: Christopher Nolan, Kai Bird, Martin Sherwin

بازیگران: Cillian Murphy, Emily Blunt, Robert Downey Jr.

خلاصه داستان: داستان این فیلم با تمرکز روی جولیوس رابرت اوپنهایمر، به ماجرای گروهی از دانشمندان پروژه‌ی منهتن می‌پردازد که بمب‌های اتم استفاده‌شده در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی کشور ژاپن را برای ارتش آمریکا تولید کردند. تسلیم امپراطوری ژاپن در پی بمباران اتمی، به جنگ اقیانوس آرام خاتمه داد. اثر جدید نولان براساس کتاب «پرومته آمریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» نوشته‌ی کای برد و مارتین جی شروین فقید ساخته می‌شود.

صفحه IMDB فیلم

بیایید داستان نسبتا خیالی فیلم را مرور کنیم. اوپنهایمر عقاید چپگرایانه رادیکالی دارد. او استخدام می‌شود و لوس آلاموس در اختیار او گذاشته می‌شود تا بمب را بسازد. پروژه احتمال می‌رود بین روس‌ها درز پیدا کرده باشد. شاید خود اوپنهایمر در آن نقش داشته باشد. اما معلوم می‌شود کار او نبوده‌ اما چون او بعد کشف بمب، عقاید رادیکال خود را تبلیغ می‌کند باید او را با یک دادگاه نمایشی تخریب و مجوز امنیتی او را لغو کنند و اختیارات او را محدود کنند.

چند نفر از مردم چنین داستانی را باور می‌کنند؟؟ متاسفانه جواب ناامید کننده است. بله اکثرا! چرا؟ چون داستان با مهارت تمام روایت شده؛ توسط اعجوبه‌ای به نام نولان!

Oppenheimer 2 - نقد فیلم Oppenheimer (اوپنهایمر) اثر کریستوفر نولان

ایراد سینما همین است. مخاطب فراموش می‌کند آنچه می‌بیند نمایش است. البته نه فقط سینما بلکه به واسطه‌ی سیاست‌مداران کل جهان تبدیل به صحنه‌ی نمایش شده. نمایشی در دل نمایشی دیگر!

سوالاتی که مطرح می‌شود (البته اگر مخاطب عادت کرده باشد که سوالی را مطرح کند) این است که

۱: چطور ممکن است اختیار یک چنین محل سِری و مهمی که چنین پروژه‌ی حیاتی و امنیتی در آن در جریان است در اختیار اوپنهایمر باشد بدون نیروهای امنیتی و سازمان‌های ضد جاسوسی تعلیم دیده؟ (مخصوصا اینکه نظامی‌ها در فیلم خیلی خنگ به نمایش گذاشته شده‌اند)

۲: چطور ممکن است اوپنهایمر قبل از کشف بمب با اوپنهایمر بعد از کشف اینهمه تفاوت شخصیت داشته باشد. پیام پروژه بسیار ساده است‌. بمب برای نابودی! (من شدم مرگ! نابودگر دنیا) جمله‌ای که بعد از انفجار به ذهن او می‌رسد. قبلش منتظر چه چیزی بوده؟ مثلا انتظار داشت از بمب کجا استفاده شود اگر آمادگی آن را نداشت که علیه مردم استفاده شود.

۳: چطور ممکن است چنین پروژه‌ی عظیمی فقط حاصل کار یک دانشمند باشد؟ چیزی که در فیلم دیدیدم یک نابغه و چند دستیار و یا نهایتا چند همکار. هسته‌ی اصلی خود اوپنهایمر نشان داده می‌شود. تا به حال در زندگی چند پروژه‌ی علمی انجام داده‌اید تا متوجه شوید یک نابغه به تنهایی هیچ چیز نیست مگر کنار نوابغ دیگر! چرا فقط اسم یک نفر از دل لوس آلاموس بیرون زد.

اگر هم واقعا کار اوپنهایمر به تنهایی بود چه اصراری داشتند که اینقدر او را تا حد یک اعجوبه بالا بکشند که بعد مجبور شوند با آن هزینه‌ی هنگفت او را پایین بیاورند.

صنعت علم را به صنعت ساخت سلبریتی تبدیل کرده‌اند.

انیشتین، تقریبا اولین شخصیتی بود که به عنوان یک سلبریتی هم شناخته شد، با آن موهای جالب و معروف و جملاتی که هرگز مشخص نشد از آنِ او بوده یا نه!

اما فاجعه‌ی سلبریتی‌بازی در دنیای علم به همین سادگی ختم نمی‌شود.

سلبریتی شدن اوپنهایمر دلایل سیاسی بسیار زیادی داشت. فیلم بسیار علاقه دارد که ساخت بمب را بیشتر به کمونیست ارتباط دهد تا به امریکا. و خیلی ظریف، سناریو را طوری چیده که فردی که چنین کشفی کرده را یک قهرمان اخلاق‌گرا جلوه دهد تا یک امریکایی مزدبگیر.

Oppenheimer 1 - نقد فیلم Oppenheimer (اوپنهایمر) اثر کریستوفر نولان

سکانسی که در آن فردی به اوپنهایمر می‌گوید: ((تو شانسی برای بردن در این دادگاه نداری؛ چون این دادگاه کاملا نمایشی است)). در جواب باید گفت بله این دادگاه کاملا نمایشی است. چون قرار نیست که محکوم شود بلکه حتی آن محکومیت هم نمایشی است. اوپنهایمر در آن دادگاه محکوم نمی‌شود بلکه به عنوان یک قهرمان به وسیله‌ی آن دادگاه از شر افکار منفی عمومی نجات پیدا می‌کنند. او تبرئه می‌شود و قهرمان!

برگردیم به فیلم نولان. در این فیلم محوریت، کلا دادگاه است. همه‌ی فیلم تحت سلطه‌ی دادگاه است. مخاطب فراموش نمی‌کند که اوپنهایمر زیر تیغ قانون امریکا دارد جراحی می‌شود. در واقع اگر دادگاه حذف شود سکانس دیگری از فیلم باقی نمی‌ماند.

دادگاهی بس نمایشی برای ساخت یک سلبریتی و یک قهرمان.

امریکا عاشق ساخت این قهرمان‌های ساختگی علیه خودش است. قهرمان‌هایی فیک که جریان‌های مخالف را مهار می‌کنند.

مثلا در فیلم مدام سعی می‌شود جایگاه روسیه را بسیار بالاتر از آنچه که در جهان هست به نمایش بگذارد. انگار امریکا یک کشور پرت و دور افتاده است که در تاریخش جاسوس تربیت نکرده و نمی‌تواند جاسوس روس‌ها را در لوس آلاموس پیدا کند و چند زن مجهول‌الاحوال که عشق شوهر دارند و کنترل منطقی روی رفتار خود ندارندهم می‌توانند اطلاعات سری را پیدا کنند و به روسیه دهند.

فیلم به شدت درباره سیاست است و اصلا ردی از سیاست واقعی در آن دیده نمی‌شود.

این ساده‌لوح‌ها که روی پرده می‌بینید سیاستمداران نیستند بلکه نمایشی بس سرگرم‌کننده برای مردم عامی هستند. همین که فیلم، رقیبی سطح پایین و عامه‌پسند، مثل باربی دارد کافیست که بفهمیم ضریب هوشی کسانی که فیلم اوپنهایمر را دیده‌اند اکثرا در چه حد است. بنابر آن ضریب هوشی، احتمال اینکه فریب این نمایش سرگرم کننده را بخورند بسیار بالاست. و کارگردان قرار نیست در مقابل مخاطبی قرار بگیرد که سوال پیچش کند.

Oppenheimer 3 - نقد فیلم Oppenheimer (اوپنهایمر) اثر کریستوفر نولان

در نهایت باید از کسانی که احیانا فکر می‌کنند کمونیست هستند یا کسانی که کمونیسم را راهی برای تخریب امریکا می‌بینند باید پرسید چرا هالیوود (و البته به طور کلی صنعت فیلم‌سازی سرمایه‌داری چه خصوصی چه غیر خصوصی) اینقد عاشق کمونیسم است؟ چرا همه‌ی قهرمان‌های ضدامریکا را کمونیسم جلوه می‌دهند. اصلا امریکا چرا اینقدر علیه امریکا فیلم می‌سازد. امریکا چرای اینقد در رثای قهرمان‌های کمونیستی فیلم می‌سازد.

و مهم‌تر اینکه نولان همیشه ادعا می‌کند فیلم‌سازی مستقل است در حالیکه به وضوح از سیاست روز امریکا حمایت می‌کند. البته همین که این فیلم درخشش چشمگیر فیلم‌های قبلی نولان را ندارد بخاطر همین‌سفارشی بودن اینگونه فیلم‌هاست. چون اساسا هنر باید جوششی باشد و نمی‌توان آن را سفارش داد.

حرف آخر اینکه فیلم جذاب است اما حقیقت، جذاب‌تر!

نحوه برخورد سیاست با دانشمندان

 اگر می‌خواهید نحوه‌ی برخورد و تنظیم پروژه‌های علمیِ مهمِ دانشمندان، توسط سیاستمداران را بشناسید بهتر است فیلم مساله فروشنده دوره‌گرد ۲۰۱۲ را ببینید. در مقایسه با اوپنهایمر بسیار بسیار بیشتر به واقعیت نزدیک است. اما اوپنهایمر از لحاظ ساخت، بسیار قوی‌تر و جذاب‌تر است.

حرف آخر اینکه فیلم آخر نولان نشان داد چپ در وضعیت بسیار خنده‌داری قرار دارد. چون سرمایه‌داری دیگر از آن نمی‌ترسد. مرده باد چپی که با نمایش و رسانه زنده است و دلخوش به این نمایش‌های عامه‌پسند. و مبادا اینکه خود چپ هم یک نمایش باشد؟

نویسنده: فاطمه دلفانی
4/5 - (1 امتیاز)
نظر شما چیست؟ شما هم نظر خودتان را در مورد این فیلم در بخش نظرات بنویسید. اگر نظر و مطلب مفید و کاملی داشته باشید، امکان اضافه شدن نظر شما به محتوای این پست وجود دارد!
حتما عضو کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام سینما مدرن باشید! ما در تلگرام و اینستاگرام مطالب متفاوت تری داریم که در سایت نیست!
4/5 - (1 امتیاز)

زود بیا یوتیوب سینما مدرن ویدئو جدید داریم!
// //