آموزش زبان انگلیسی آنلاین فرالن
5/5 - (1 امتیاز)

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008)

فیلم «شوالیه تاریکی» دیگر یک اثر اقتباسی ساده از کمیک‌ها نیست؛ کریستوفر نولان در این فیلم یک تراژدی مدرن و عمیق خلق می‌کند که از ریشه‌های کمیک‌بوکی خود فراتر می‌رود و به داستانی انسان‌محور، تراژیک و تأثیرگذار تبدیل می‌شود. این فیلم ما را با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌کند که به‌طرز غیرمنتظره‌ای برایمان اهمیت پیدا می‌کنند؛ نه فقط به‌خاطر قصه و ایده، بلکه به‌خاطر بازی‌ها، کارگردانی حساب‌شده، فیلمنامه عمیق و کیفیت تکنیکی خارق‌العاده‌ای که در تمام لحظات فیلم جریان دارد. «شوالیه تاریکی» همراه با «آیرون من» مسیر تازه‌ای را برای فیلم‌های ابرقهرمانی تعریف می‌کند.

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008) 11

این فیلم تقابل سطحی خیر و شر نیست. بتمن قهرمان است، جوکر شر مطلق است؛ اما پیچیدگی‌های بتمن، فضای خاکستری شهر گاتهام و واکنش مردم، فیلم را فراتر از یک روایت ساده می‌برد. شهروندان گاتهام به او لقب قانون‌گریز می‌دهند و او را مقصر مشکلات می‌دانند. از سوی دیگر، جوکر فقط یک ضدقهرمان نیست؛ او تجسم chaos است، موجودی شیطانی که با ساختن موقعیت‌های اخلاقیِ پیچیده، دیگران را مجبور می‌کند به مرزهای تاریک وجود خود نگاه کنند.

قلب تپنده فیلم، بازی فراموش‌نشدنی هیث لجر در نقش جوکر است؛ اجرایی که بسیاری آن را شایسته اسکار پس از مرگ می‌دانستند. لجر الهام‌گرفته از فیلم کلاسیک «مردی که می‌خندد» چهره‌ای متفاوت از جوکر ارائه می‌دهد: آرایش شلخته، خنده‌هایی زخمی، و گذشته‌ای که خود او آن را در قالب داستان‌های متفاوت روایت می‌کند. او همزمان قربانی و هیولاست. یکی از دیوانه‌وارترین طرح‌های او، اجبار دو کشتی پُر از مردم برای منفجر کردن یکدیگر است. در لحظات متعدد، او موقعیت‌هایی به‌وجود می‌آورد که بتمن، کمیسر گوردون و هاروی دنت مجبور شوند تصمیم‌هایی بگیرند که هیچ پاسخ درستی ندارند. همین روند است که بنیان اخلاقی افسانه بتمن را تا مرز فروپاشی می‌برد.

این پست را هم بخوانید:
نقد فیلم Following (تعقیب) محصول 1998 اثر کریستوفر نولان

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008) 13

قدرت اثرگذاری فیلم از آنجاست که باوجود جلوه‌های ویژه عظیم، هرگز اجازه نمی‌دهد اکشن، احساسات انسانی را تحت‌الشعاع قرار دهد. درخشش آرون اکهارت در نقش هاروی دنت، که از قهرمان به هیولای زخم‌خورده تبدیل می‌شود، نمونه‌ای از همین اولویت‌دادن به انسانیت است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های کمیک‌بوکی، «شوالیه تاریکی» فاصله نمی‌گیرد؛ اجازه نمی‌دهد مخاطب فقط نظاره‌گر باشد، بلکه او را درگیر می‌کند.

البته که جلوه‌های ویژه فیلم فوق‌العاده‌اند؛ تعقیب‌وگریزهای عظیم، انفجارها و صحنه‌های به‌یادماندنی که در شیکاگوی واقعی فیلم‌برداری شده‌اند. اما نولان عمداً نشانه‌های مشهور شهر را حذف می‌کند تا گاتهام را به شهری ناشناس و خشن تبدیل کند؛ شهری از برج‌ها و سایه‌ها، جایی که بتمن مانند یک شکارچی در میان آسمان‌خراش‌ها حرکت می‌کند، با کابل‌ها، چتر بال‌گستر یا پروازهای کوتاه.

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008) 15

داستان بر محور تلاش جوکر برای بی‌اعتبار کردن بتمن می‌چرخد؛ او می‌خواهد ثابت کند بتمن یک قهرمان واقعی نیست، بلکه یک انسان شکننده و فریب‌خورده است. در این مسیر، او گوردون، دنت و ریچل داوز را هدف بازی‌های بی‌رحمانه خود قرار می‌دهد. جوکر حتی از عمق روابط عاطفی آن‌ها بی‌خبر است، اما هر تصمیمش زخمی عمیق‌تر می‌زند. دیالوگ‌های جوکر در این فیلم پیچیده‌تر و روانشناختی‌تر از نسخه‌های قبل است؛ او فلسفه‌اش را توضیح می‌دهد، منطق دیوانگی‌اش را تشریح می‌کند، و مخاطب را به فکر می‌برد.

مورگان فریمن و مایکل کین دو ستون مهم فیلم‌اند. فریمن در نقش لوشیوس فاکس، صدای وجدان تکنولوژیک فیلم است؛ مردی که به نظارت گسترده بر مردم اعتراض می‌کند و فیلم با هوشمندی، آن را به بحث‌های اخلاقی دنیای واقعی پیوند می‌زند. مایکل کین در نقش آلفرد، پدرانه‌ترین شخصیت دنیای بتمن، بهتر از هرکسی بروس وین را می‌شناسد و یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های اخلاقی فیلم را می‌گیرد.

این پست را هم بخوانید:
نقد فیلم Batman Begins (بتمن آغاز می کند) | آغاز اسطوره

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008) 17

نولان که «Batman Begins» را نیز ساخته بود، حالا شخصیت‌ها را به سطح تازه‌ای می‌برد. برخلاف فیلم قبلی که به منشأ بتمن پرداخت، اینجا گذشته جوکر تنها از زبان او روایت می‌شود، بی‌هیچ فلاش‌بکی. تقابل این دو شخصیت بر اساس زخم‌های کودکی‌شان شکل گرفته؛ یکی تصمیم گرفته با دردهایش خیر بیافریند، دیگری شر.

به نظر می‌رسد ژانر فیلم‌های کمیک به نقطه بلوغ تازه‌ای رسیده است. اگر «مرد عنکبوتی ۲» نقطه اوج آثار سنتی بود، حالا «شوالیه تاریکی» و «آیرون من» مسیر تازه‌ای به سوی عمق روانشناختی و مضمون‌گرایی باز کرده‌اند. این فیلم‌ها نشان می‌دهند که داستان‌های ابرقهرمانی می‌توانند آینه‌ای از ترس‌ها، زخم‌ها و امیدهای انسان باشند؛ و بتمن، با ریشه‌های نوآرگونه‌اش، بهترین بستر برای چنین کاوشی است.

نقد فیلم شوالیه تاریکی | The Dark Knight (2008) 19

کریستوفر نولان در دو فیلم بتمن خود، این شخصیت را از سطح قهرمانی سطحی رها کرده و به بستری برای ترس، خشم، تردید و انسانیت تبدیل کرده است. بروس وین مردی است عمیقاً زخم‌خورده، و اگر روزی از نقش قهرمانی فاصله بگیرد، هیچ‌چیز بعید نیست.

«The Dark Knight» نه‌فقط یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی تاریخ است، بلکه شاهکاری روانشناختی و تراژیک درباره خیر و شر، انتخاب‌های اخلاقی و مرزهای انسانیت است. بازی خیره‌کننده هیث لجر، کارگردانی بی‌نقص نولان و پیچیدگی روایی فیلم، آن را به یکی از ماندگارترین آثار سینما تبدیل می‌کند. برای مخاطبانی که به دنبال نقد فیلم شوالیه تاریکی، تحلیل شخصیت‌ها یا بررسی کارگردانی نولان هستند، این فیلم منبعی بی‌پایان از نکات ساختاری و مضمون‌محور ارائه می‌دهد.

منتقد: Roger Ebert

5/5 - (1 امتیاز)
نظر شما چیست؟ شما هم نظر خودتان را در مورد این فیلم در بخش نظرات بنویسید. اگر نظر و مطلب مفید و کاملی داشته باشید، امکان اضافه شدن نظر شما به محتوای این پست وجود دارد!
حتما عضو کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام سینما مدرن باشید! ما در تلگرام و اینستاگرام مطالب متفاوت تری داریم که در سایت نیست!
5/5 - (1 امتیاز)

زود بیا یوتیوب سینما مدرن ویدئو جدید داریم!
// //