آموزش زبان انگلیسی آنلاین فرالن
4/5 - (1 امتیاز)

نقد و بررسی فیلم Birth (تولد) محصول 2004

Birth 1 - نقد و بررسی فیلم Birth (تولد) محصول 2004

کارگردان: Jonathan Glazer

نویسنده: Jean-Claude Carrière, Milo Addica, Jonathan Glazer

بازیگران: Nicole Kidman, Cameron Bright, Danny Huston

خلاصه داستان: «شان»، شوهر «آنا» (کيدمن) موقع دويدن در پارک مرکزي سکته مي کند و مي ميرد. پس از گذشت ده سال، در جريان يک مهماني خانوادگي ناگهان سرو کله ي پسرکي ده سال ه پيدا مي شود که ادعا مي کند «شان» است، همان شوهر «آنا» که ده سال پيش درگذشته بود…

صفحه IMDB فیلم

این نقد حاوی اسپویل است‌.

در حقیقت، مقصود کارگردان در یک جمله از سوی پسرک در اواخر فیلم مشخص می‌شود ((من شان نیستم چون من عاشق آن هستم)). پسرک با اطمینان کامل، باور کرده که ((شان)) است و حتی ((آن)) هم او را پذیرفته. وقتی پسرک متوجه می‌شود که شان، همسر سابق آن، به او خیانت می‌کرده و عاشق کسی دیگر بوده، تنها در آن شرایط است که می‌پذیرد او شان نیست. در واقع کارگردان به ظرافت به ما می‌فهماند آنچه می‌خواهیم و آنچه که به آن عشق می‌ورزیم، تعریف کننده‌ی هویت ماست. ((هر چیز که در جستن آنی‌،آنی)).

البته فیلم ظرافتی بیش از این حرف‌ها دارد. آن در آستانه‌ی ازدواج دوباره است با مردی که سال‌ها منتظر جواب بله بوده و حالا در چنین شرایطی پسرکی در را باز کرده و بدون هیچ‌گونه ردی از شوخی و ترس و تردید به او می‌گوید که او همسر سابقش است.آن این دروغ را باور می‌کند چرا که این دروغ را دوست دارد. او همچنان عاشق شان است و کوچکترین ردی از بازگشت را هرچقدر غیرمعقول می‌پذیرد و بازیچه‌ی این بازی عجیب می‌شود‌‌. چرا که آن دارای نقطه ضعف است. شعر کوتاه و پرطرفدار برشت را به خاطر دارید:((تو هیچ نقطه ضعفی نداشتی، من داشتم، من عاشق‌ات بودم)).

Birth 2 - نقد و بررسی فیلم Birth (تولد) محصول 2004

آنچه می‌خواهم در واقع نقطه ضعف من است که می‌توانی از آنجا وارد شوی و مرا نابود کنی. برای اطرافیان، ادعای پسرک نیست که مشکل‌ساز شده. چیزی که مشکل‌ساز است این است که ((آن)) این ادعا را پذیرفته. در واقع خانواده‌ی آن بخاطر آن در را بروی پسرک باز می‌کنند. این دروغگو نیست که دردسرساز است این باورکنندگان دروغ‌ها هستند که مشکل آفرین می‌شوند .و در واقع این باورها هستند که متلاشی کننده‌ی مسیر زندگی ما می‌شوند. ایده‌ی تناسخ و کارما بخاطر این است که نمی‌خواهیم واقعیت زندگی را بپذیریم. به خصوص واقعیت تلخ مرگ اطرافیان. در لحظه‌ی مرگ ، تمام شبکه‌ی عصبی مغز ما به یکباره با فرد مرده قطع ارتباط می‌کند. و پذیرفتن این قطع ارتباط کامل برای بشر بسیار دردناک است. برای همین است ک ((آن)) که شخصیت نسبتا ضعیفی دارد نمی‌تواند تمام و کمال مرگ شوهر را بپذیرد و حتی در سکانسی که لباس عروس بر تن دارد و نامه‌ی پسرک را دریافت می‌کند باز هم دلش نمی‌خواهد قبول کند پسرک، همان شان، شوهر سابق او نیست و به شکل نا آرام و بی‌قرار به سمت دریای متلاطم می‌رود.

لحظه‌ای کوتاه و جالب در فیلم وجود دارد. زمانی که پسرک اعتراف کرده که شان، شوهر آن نیست و حالا در راهرو منتظر خانواده‌اش است و کنار مادر آن نشسته، مادر آن به او می‌گوید((هیچ وقت خوشم از شان نمی‌اومد)). هیچ‌کس از خیانت شان به آن خبر نداشت اما گویی مادران پخته همیشه چند قدم جلوتر از دخترانشان هستند. پسر می‌رود بدون اینکه به آن بگوید که شان به او خیانت می‌کرده. آن عروس مرد دیگری می‌شود و همچنان به یاد شان عاشقانه می‌سوزد. آیا این یاد عاشقانه برای او بهتر بود یا این حقیقت که شان خائن بوده؟

نویسنده: فاطمه دلفانی
4/5 - (1 امتیاز)
نظر شما چیست؟ شما هم نظر خودتان را در مورد این فیلم در بخش نظرات بنویسید. اگر نظر و مطلب مفید و کاملی داشته باشید، امکان اضافه شدن نظر شما به محتوای این پست وجود دارد!
حتما عضو کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام سینما مدرن باشید! ما در تلگرام و اینستاگرام مطالب متفاوت تری داریم که در سایت نیست!
4/5 - (1 امتیاز)

اینستاگرام ما تلگرام ما
// //