در این نقد و بررسی، به نقد فیلم Tenet (تنت)، جدیدترین اثر کریستوفر نولان می پردازیم. در این فیلم بازیگرانی از جمله جان دیوید واشنگتن، رابرت پتینسون، الیزابت دبیکی به ایفا نقش پرداخته اند. با نقد فیلم تنت همراه سینما مدرن باشید.

فیلم Tenet، جدیدترین اثر کریستوفر نولان، بالاخره بعد از ماه ها تعویق اکران شد و حالا به عنوان ناجی سینما ها در دوران بحران کنونی جهان یعنی کرونا یاد می شود. فیلم را باید ببینید تا متوجه شوید که چرا نولان اصرار داشت فیلم در سینما اکران شود و در شبکه های استریم اینترنتی پخش نشود. این فیلم لذت سینما رفتن را بار دیگر پس از ماه ها، به عاشقان سینما هدیه داد.
طبق معمول نولان تمام تلاش خود را کرده بود تا جزئیاتی از داستان به بیرون درز پیدا نکند و بعد از تماشای فیلم متوجه می شوید که چقدر کار درستی بوده است تا نهایت لدت را از آن ببرید. جان دیوید واشنگتن قهرمان داستان فیلم است. او یک مامور آمریکایی با مهارت های ویژه ای است و وظیفه سنگین نجان جهان و جلوگیری از جنگ جهانی سوم و متوقت کردن “آندری سیتور” با بازی کنت برانا را در فیلم دارد.
به احتمال زیاد به این فکر می کنید که چگونه این اتفاق می افتد و من هم باید بگویم خودتان فیلم را ببینید. چرا که اگر هم سعی کنم اینجا توضیح دهم، به دلیل پیچیدگی آن امکانش نیست! اما به طور خلاصه راه حل آن وارونگی زمان است! همان چیزی که در تریلر های فیلم دیده بودیم.
در ویدئو زیر یک تحلیل کامل و رمزگشایی از فیلم را خواهید دید که باعث رفع ابهامات احتمالی شما می شود. در صورتی که فیلم را هنوز ندیده اید، بدانید که این ویدئو تحلیل فیلم تنت (Tenet) باعث اسپویل داستان می شود.
زمان همیشه یک فاکتور اصلی و مهم در فیلم های نولان است و در Tenet هم همینطور است. طبق معمول سایر فیلم های نولان، این کارگردان در فیلم Tenet هم از مخاطب خود می خواهد که به او ایمان داشته باشد و تا انتهای داستان همراه او باشد و البته دستش را رو نمی کند. کلمنس پوئسی در ابتدای فیلم می گوید “سعی نکن آن را بفهمی، حسش کن!” و به نظر می رسد این یک پیام پنهانی از طرف نولان به مخاطب خودش است. اگر بخواهیم بگوییم که کدام یک از آثار نولان به این فیلم نزدیک است، قطعا نام Inception را باید بیاوریم. البته نولان در Tenet، نسبت به Inception رویاپردازی های بیشتری کرده است و افق های جدیدی را برای ژانر جاسوسی باز کرده است. در فیلم می بینیم که جدا از آتش بازی ها و انفجار ها، کاراکتر های داستان بسیار به تئوری های فیزیک برای برنامه ریزی آخرین عملیاتشان پایبند هستند.

مایکل کین، بازیگر پایه ثابت آثار نولان هم حضور کوتاهی دارد اما همین حضور برای پیشبرد داستان بسیار لازم است و به هیچ وجه زیاده گویی نیست. ما هم از نولان همین اتظار را داریم. یکی از مواردی که موقع دیدن Tenet باید مدنظر داشته باشید، توجه به جزئیات است چرا که نولان بسیار به آن پرداخته است.
از بهترین تجربه های دیدن فیلم برای من می توان به تصویربرداری های ناب از صخره های اییتالیا و آسمان خراش های بمبئی اشاره کرد. فیلمبرداری با دوربین 70 میلی متری آیمکس انجام شده است تا احساس کاراکتر های فیلم را کاملا درک کنید. یکی از سکانس های حیرت انگیز و سرگرم کننده، منفجر کردن هواپیمای بوئینگ 747 در فرودگاه اسلو است که همین سکانس جذاب، اوج وارونگی زمان است که در اصل حقه اصلی و جادویی داخل آستین نولان است.
این سال ها که به کمک جلوه های ویژه بصری، ساخت هر چیزی در فیلم ها ممکن است، نولان سبک خودش را برای ساخت این گونه صحنه ها دارد و همین قضیه باعث اعتبار بیشتر فیلم می شود و همچنین این کار باعث می شود که تشخیص واقعیت برای مخاطب سخت تر شود. سازندگان آثار ابرقهرمانی باید از تجربه Tenet استفاده کنند و در تولیدات خود که سینمای چند سال اخیر را قبضه کرده اند بهره ببرند. ایده فیلم به شدت سینماتیک است و موقع تماشای آن با خود می گویید چرا تا حالا کسی چنین داستانی را با این ابعاد بزرگ نساخته است و نولان چه دارد که کسی دیگر ندارد و نمی تواند چنین اثر بزرگی را خلق کند.

جالب است بدانید که کاراکتر جان دیوید واشنگتن در فیلم تنت اسم ندارد و کریستوفر نولان از روش های بدیعی برای توسعه شخصیت استفاده کرده است و معمای کاراکتر هایش رو به خوبی حفظ کرده است. کاراکتری کنت برانا در فیلم یک کاراکتر کینه توز و ارعاب انگیز است و حتی می توان آن را با جوکر فیلم شوالیه تاریکی مقایسه کرد. این شخصیت و ارتباطی که با کاراکتر الیزابت دبیکی دارد، این فیلم را در گروه سنی 12A برده است. کاراکتری که کنت برانا دارد، به لیست کاراکتر های به یاد ماندنی ضدقهرمانان کارنامه کریستوفر نولان خواهد بود.
این فیلم، اثر بزرگی برای بازگشایی سینما ها است و دقیقا همان چیزی بود که سینما ها الان به آن نیاز داشتند.
کارگردان: Christopher Nolan
نویسنده: Christopher Nolan
بازیگران: John David Washington, Robert Pattinson, Elizabeth Debicki
خلاصه داستان: مسلح با یک کلمه، تنت، و نبردی برای نجات دنیا. سفر یک قهرمان در دنیای جاسوسی که چیزی فراتر از زمان را آشکار می کند.
نقد و بررسی فیلم Tenet (تنت)
تلاش نکن بفهمی، احساسش کن.
حدود هشت ماه پس از تسخیر جهان با ویروس نوپدید کرونا، به سکوت نشستن و نظارهگر بودنِ تعلیق زیستی، سرانجام فیلم تنت تازهترین ساخته کریستوفر نولان درهای سینماها را گشود تا مسیرهای بازگشت به زندگی را هموار سازد. پس از این خاموشی طولانی، بیشک بلاکباستر نولان بهترین گزینه برای بازگشایی دوبارهی سینماها و به تماشا نشستن مقابل پرده نقرهای و هر آنچه که برای ادامهی حیات و نجات جهان لازم است، به شمار میرود.
تریلر جاسوسی «تنت» روایت قهرمانی است که (جان دیوید واشینگتن) در زمانهی سراسر آشوب و خطر، برای جلوگیری از وقوع جنگ جهانی سوم، با هدف نجات جهان و حفظ تداوم بقا وارد یک ماموریت میشود، ماموریتی عجیب که رسیدن به هدف اصلی یعنی نجات دنیا، مشروط به تغییر زمان و فضا است.
شخصیت اصلی (جان دیوید واشینگتن) در این راستا به همراه یاورقهرمان (رابرت پتینسون)، وارد ماجراهای عجیبی در دنیای جاسوسی بینالمللی میشوند و لحظات تماشایی و هیجانانگیزی را از اکراین تا هند، استونی، بندر ناپل و شهرهای ایزولهی روسیه خلق میکنند.

بیشک فیلم تنت، تازهترین ساخته نولان، شروعی مهم، چشمگیر، اثرگذار و امیدی لازم برای امکانهای تازهی حیات، پس از دوران خاموشی و بیرمقی زیستی به شمار میرود. «تنت» دقیقن همان چیزی است که سینما به آن نیاز دارد. یک فیلم خوشساخت، مهیج و تامل برانگیز که البته شاید درک آن برای عموم تماشاگران آسان نباشد. به هر حال نولان است دیگر! نمیتوان از او انتظار دیگری داشت.
«تنت» با یک وضعیت ناامن، بحرانی و در شرف آشوب به سیاق «شوالیهی تاریکی»، «شوالیهی تاریکی بر میخیزد» و تا حدودی «دانکرک» آغاز میشود. شروعی تکان دهنده با تمپویی فزاینده و موسیقی تنشزا. سکانسی پرتنش از سالن اپرایی در کیف و کمی بعد شخصیت اصلی که به عنوان ماموری برای به دست آوردن یک شی نامعلوم، وارد عملیات میشود، آرامش و سکوت سالن را بر هم میریزد و سرانجام شروع فاجعه و صحنههای اکشن ناب و سپس رفتن به سمت ماجرای اصلی و نجات جهان.
فیلم Tenet درامی است با عناصر علمی تخیلی محبوب نولان؛ فیلمی که میخواهد ژانر اکشن را با جهان و فلسفهی مورد علاقهی این کارگردان، مفهوم زمان، بههمزدن آن، اجرای آن به عقب، گسترش و انقباض آن و… پیوند دهد، درامی که کمتر نظیر آن را در سینما دیدهایم. در تصاویری که «کریستوفر نولان» خلق میکند، با جهانی رو به رو هستیم که در حال نابودی است و البته نابودی و یا ادامهی حیاتی در دست بشر است. و بشر در علم و تکنولوژی موقعیتی را بدست آورده که به راحتی سوار بر هستی میشود و با فناوری جدیدش یعنی دستکاری و معکوس سازی زمان و حرکت اجسام، میتواند سرنوشت انسان و عالم را رقم بزند. موقعیتی تیره و تار و هراسناک و کمی شبیه به آخرین قسمت از تریلوژی بتمن نولان؛ «شوالیهی تاریکی برمیخیزد». منتها با این تفاوت که منجی «نولان» در سهگانهی بتمن «بروس وینی» است که نهایتن گاتم سیتی را از وقوع کامل امر شر و سلطهی همه جانبهی آن و بروز انواع و اقسام خطرات و مضرات حاصل از «شرورها» حفظ میکند ولی در اینجا، منجی میخواهد کل جهان را نجات دهد و البته در این مسیر با یک فناوری جدید رو به رو میشود که قابلیت زمان و معکوس سازی آن را دارد. امکانی که مهابت علم و تکنولوژی را مینماید و رعب آن را نیز بر دل مینشاند.

بر همین نهج فرمول نجات دنیا بنمایهی اصلی داستان «تنت» است، فرمولی که در ادبیات و سینما هم قبلن تکرار شده است. ولی آنچه که تازهترین ساختهی «نولان» را متمایز میسازد، ایدهی جذاب و نفس گیرِ وارونه سازی زمان است که مخاطب را تا انتها همراه میسازد. چنین ایدهای اما، بخش زیادی از هیجان واقعی و اثرگذاریاش را از سینما و جهان تصویر میگیرد تا متن. برای همین است که تصاویری که از بازگشت گلولهها از مسیرشان میبینیم بیشتر در ذهنمان میماند تا تئوری نه چندان بینقص پشت این تصاویر. تصاویر بینظیری که کاراکترهای فیلم را هم همچون مخاطبین در وضعیت حل نشده و امر ناشناخته باقی میگذارد. جملهی «تلاش نکن بفهمی، احساسش کن» را که از زبان یکی از کاراکترها میشنویم، به خوبی گویای این وضعیت است.
«تنت» بر روی فیلمنامهی قابل قبولی بنا شده است و با وجود وضعیتهای حل نشده داستانی تا انتها، داستانی یک خطی دارد که اگر آن را درست دریابیم، با ابژههای گنگی در اثر رو به رو نخواهیم شد و در انتها دچار وضعیت گنگ و درک نکردن موضوع نخواهیم شد. اما نکتهی مهمی که باید بدان اشاره کرد این است که متن «تنت» در برابر قابهای ناب سینمایی و هیجانانگیز نولان، کمی ضعیف به نظر میرسد. قابهایی از انواع و اقسام نبردهای خیره کننده و صحنههای پرتکاپو و اجرای درخور تامل نقش آفرینان، جلوههای ویژهی بینظیر که همه و همه باعث میشود به این نتیجه برسیم که فیلم به لحاظ بصری بیشتر تاثیرگذارتر است تا به لحاظ متنی. فیالواقع «تنت» یک فیلم نولانی تمام عیار است. هم به لحاظ بودجهای که فقط نولان میتوانست برای فیلمنامهی اصلی بدست بیاورد. هم به لحاظ فضای بصری ناب و دقیق، میزانسنهای حساب شده و تصاویر خیره کنندهای که امضای نولان را به همراه دارد و هم در نهایت حاوی یکی از آن روایتهای پیچیدهی بعد محبوب او یعنی زمان است که نام تجاری و تخصص او را هم تعریف میکند. فضایی که بینندگان برایش لحظه شماری میکنند.

اما با این حال باید اضافه کرد که آخرین ساخته «نولان»، «تنت» آن فیلم تمامن جدید، پر رمز و راز و آمیخته به تئوریهای عجیبی نیست که حداقل طرفداران نولان انتظارش را میکشیدند. «تنت» ساختار نامتعارف، پیچیدگیهای داستانی و رازآلودگی سایر آثار «نولان» همچون «تلقین» یا «حیثیت» را ندارد. «تنت» فیلم سرراستی است که به وضوح نشان میدهد چگونه انسان با پیشرفت در علم و تکنولوژی سوار بر هستی و زمان میشود و چگونه شیوهی وجودی هر چیز و حقیقت آن به آدمی منوط میشود و آدمیزاد جهان را در دست میگیرد، حکمران صحنه میشود و عالم را معنا میدهد. «انگاره» فیلمی است که این جملهی «هایدگر» را به خوبی برایمان زنده میکند: طبیعت در این دوره، به عینی مبدل شده است که ذهن آن را باز مینماید و از آن سود میجوید تا سبب چیزی شود.
«تنت» آخرین ساختهی نولان شاهکار نیست، گویا این کارگردان مطرح و از برترین و مهمترین جریانهای فیلمسازی معاصر، از دانکرک به بعد، در داستان گوییاش یک روند نزولی را طی میکند و داستان کل فیلم در یک خط گنجانده میشود، و بیشتر به سمت شیوههای اجرایی ناب حرکت میکند و تاکیدش را از متن به جهان تصویر آورده است، البته ماحصل تلاش او تا به اینجا حائز اهمیت بوده است. آخرین ساختهی این کارگردان مطرح، با این که فیلمی بزرگ، مهم، لذتبخش و تامل برانگیز است که بیشک طرفداران قدیم و جدید را راضی نگه میدارد، نمیتواند عنوان تکرار نشدنی را به همراه داشته باشد ولی به جرئت میتوان گفت که «تنت» دقیقن همان فیلمی است که سینما در شرایط کنونی برای ادامهی حیات به آن نیاز دارد.
در انتها باید گفت که بیشک سینما میتواند همان امید و ایمانی باشد که در اوج خاموشی، کسالت، ناامیدی، بیرمقی و بیمیلی، جهان را بار دیگر به مکانی قابل زیستن و قابل اندیشیدن بدل سازد. همان ایمان و امید از دست رفتهای که «ژیل دلوز» میگوید: «ما جهان را از دست دادهایم، اما حالت این فقدان مانند وضعیت مرگ، نابودی، فاصله گرفتن یا هر مفهومی که دال بر سوگواری باشد نیست. جهان در واقع همان جاست، اما آنچه اکنون از دست دادهایم امید لازم برای خلق امکانهای تازهی حیات در جهان است. بنابرین مسئله اصلی مدرن مسئلهی ایمانی است که میتواند جهان را بار دیگر به مکانی قابل زیستن و قابل اندیشیدن بدل سازد، نه در خود، بلکه برای ما.»
یاسمن اسمعیلزادگان
منبع: 30نما
نظر برخی منتقدین جهان در مورد Tenet
«مایک مککیهیل» منتقد «ایندیوایر» فیلم را «ملالانگیز» و «خستهکننده» خوانده و میگوید: ««تنت» مثل تماشای «موعظه سر کوه» [مسیح در انجیل] است که توسط یک ناجی با معماهای کسالتبار و خشک ایراد شده. هر لحظهی شگفتآوری به واسطهی پرسشی که در پی آن میآید رنگ میبازد.»
«جیسون گوربر» نویسندهی «اسلشفیلم» نگاه مثبتتری به فیلم ندارد و آن را «نولانیتری فیلم نولان» مینامد و میگوید: «نتیجه بهشکل شلختهای سرگرمکننده است، فیلمی که هم پرخروش است و هم متورم.»
«نیکلاس باربر» منتقد «رپ» میگوید طرح داستانی فیلم به جای اینکه پیچیده باشد، در هم و بر هم است، اما او قدری هم هواداران نولان را امیدوار میکند و مینویسد: «در نهایت، «تنت» یکی از رضایتبخشترین فیلمهای نولان نیست. اما پس از آنکه فیلم را چهار یا پنج بار دیدم، شاید نظرم را تغییر دادم.»
«گای لاج» منتقد «ورایتی» فیلم را «عظیم، به شکل جسورانهای زیبا، و طرز باشکوهی لذتبخش» میخواند و اضافه میکند: ««تنت» جام مقدس [عیسی در شام آخر] نیست، اما به رغم موضعگیری موقرانه و سرسختانهاش، سرگرمی درجه یک و گیجکننده و پرخرجی هم از نوع سنتی و هم جدید است.»
«رابی کالینز» منتقد «تلگراف» دوگانگی فیلم را به زیبایی توصیف میکند و میگوید: «فیلمی است که باعث خواهد شد بسیاری از [فرط] فریبخوردگی در دستان خود بالا بیاورند – و بسیاری دیگر دستانشان را به نشانهی شگفتزدگی و لذت در هم گره کنند.»
«کاترین شوارد» منتقد «گاردین» از پنج به فیلم «تنت» دو ستاره داده و آن را یک «بمب منفجر نشده پالیندرومی» با «داستانی معمولی» خوانده که «طی طریق کردن و شجاعت به خرج دادن برای دیدن آن در سالنهای سینما ارزش ندارد، هرچند که خطری در کار نباشد.»
شوارد اضافه میکند: «محرک واقعی «تنت» سکانسهای اکشن آن است، مشخصاً صحنهی هواپیمای باری و تعقیب و گریز با چندین خودرو. این صحنهها خوب است؛ باید باشند… «تنت» پالیندرومی است، یعنی ممکن است یک صحنه را دوبار در فیلم ببینید.»
«تنت» تحسین «جسیکا کیانگ» منتقد «نیویورک تایمز» را به دنبال داشته. او از بازی «جان دیوید واشینگتن» ستایش میکند و فیلم را برداشتی با مضمون سفر در زمان از «جیمز باند» مینامد.
«لزلی فلپرین» منتقد «هالیوود ریپورتر» نوشته است: «در مجموع، تحسین فیلمی خوشایند و معمایی ساده است، به ویژه وقتی که از لحاظ جسارت و ابتکار غنی باشد، اما شیفتهی آن شدن تقریباً ناممکن است…»
«نیکلاس باربر» در نقد دیگری که برای «بیبیسی» نوشته از پنج به فیلم سه ستاره داده و مینویسد: «خبر خوب این است که فیلم بهشدت گسترده، حماسی، و شلوغ با لوکیشنهایی اگزاتیک، لباسهایی جذاب، تیراندازیها و انفجارهایی است که ظرف دو ساعت و نیم شما را به اندازهی شش ماه سرگرم میکند.»
«الکس گادفری» منتقد «امپایر» نوشته است: «وقتی فیلم به پایان برسد، ممکن است متوجه نشده باشید که چه اتفاقاتی افتاده، اما فیلم هیجانانگیز و به شکل سبعانهای سرگرمکننده است.»
امیدواریم از خواندن این نقد فیلم Tenet (تنت) لذت برده باشید. شما هم نظر خودتان را می توانید در قسمت نظرات پایین این صفحه درباره فیلم بنویسید.






