زمان نمی تواند بر هنر خوب چیره شود. دوستی داشتم که میگفت «کسی که زود بالا میاد زود هم پایین میره» نمونه اش همین سریال مزخرف بازی مرکب و یا آن سریال کره ای شیاطین می آمدند و شش روز فرصت میدادند و … به نظر من سریال Wednesday نیز جز همین آثار است با تفاوت اینکه مزخرف نیست اما ضغیف است، خیلی زود بالا آمده ولی قرار نیست زیاد بالا بماند. سریالی که داستانش عمر درازی دارد و برای ما این سوال را مطرح میکند: آیا جی کی رولینگ (خالق هری پاتر) ایده داستانش را از کمیک ونزدی گرفته یا اینکه خالقین سریال Wednesday اثر شان را میخواستند شبیه به هری پاتر بسازند؟ اگر بله آیا توانسته بودند؟. با نقد سریال ونزدی همراه سینما مدرن باشید.
ما در فرم رئالیسم جادویی و سورئالیسم یک مسئله مهم داریم. فرق بین خیال و هذیان چیست؟ آیا اینکه من هرچه دلم بخواهد و بدون هیچ قاعده ای همه چیز را به اثرم اضافه کنم نام اش میشود خیال؟ نه خیر میشود هذیان. خیال یعنی اینکه هنرمند، منِ مخاطب را از دنیای خودم بردارد و آرام آرام مرا به دنیای خودش ببرد و داستانش را با عناصر خودش برای من بگوید و در پایان من دنیای او را باور کنم. این کار در هری پاتر به خوبی رعایت شده بود یعنی ما یک دنیای معمولی برای انسان های معمولی داشتیم و یک دنیای جادویی برای انسان های جادویی به نام هاگوارتز و این دو دنیا کاملا از یکدیگر جدا بودند. اما در سریال ونزدی بدین گونه نیست و دنیای جادو درست وسط دنیای واقعی است و این دو از یکدیگر جدا نیستند و این برای من مخاطب سوال هایی را مطرح میکند: چرا پلیس بعد از یافتن عکس هیولا شهر را قرنطینه نکرد و از ارتش آمریکا کمک نخواست تا آن موجود را پیدا کنند؟ چگونه انسان های عادی کنار این موجودات عجیب و غریب زندگی میکنند؟؟ و تمام این سوال ها برای من مطرح است چون دنیا ها از یکدیگر جدا نیستند. این سوال ها برای من در هری پاتر و نارنیا مطرح نمیشود چون دنیا ها از یکدیگر متفاوت اند.
اما با این همه تیم برتون دوست داشتنی با دست داشتن در این اثر توانست اثر نسبتا قابل قبولی را خلق کند. ونزدی آدامز (جینا اوتگا) شخصیت دوست داشتنی و مرموزی از آب درآمده که تمام گفته ها و حرکاتش کاملا مورد پسند مخاطب امروزی است؛ شخص نوجوانی که علیه پدر و مادر ، معلم ها و بقیه بزرگتر ها طغیان میکند و اگر قرار است با تو حرف بزند و یا با تو همراه باشد تنها به دلیل دوستی است نه چیز دیگر. و با توجه به این نکته که سازندگان این سریال در خلق دنیای نِور مور و دانش آموزانش عملکرد ضعیفی داشتند. در خلق دو کاراکتر سنگ تمام گذاشتند، یک شخصیت ایند( اما مایرز) دختر شاداب، پر انرژی و خون گرمی که تقابل او با شخصیت ونزدی کاملا بر زیبایی اثر افزوده؛ و دوم کاراکتر دست (تینگ) کاراکتر دوست و مکمل ونزدی آدامز که تمام حرکت و رفتار هایش و درآوردن کفر ونزدی شخصیت او را شخصیتی مهم در سریال کرده است.
اما همانطور که گفتم این سریال تمام معروفیت اش را مدیون تبلیغات گسترده اش است. و این کاری است که نتفیلکس هر ساله میکند. بر روی یک اثر به قدری تبلیغ میکند که مخاطب وادار به دیدن اثر میشود، چون اگر سریال را نبیند مثل این میماند که از هم عصرانش عقب مانده است. و در کلام پایانی میشود گفت: سریال ونزدی به گرد پای هری پاتر و این چنین اثر ها نمیرسد و فقط شخصیت ونزدی( که آنهم تمام حرکاتش مورد پسند نیست) و مدرسه جادویی سریال را فعلا روی بورس نگه داشته است. پس باید امید وار باشیم که این مشکلات از فصل های بعدی حل شود.