فیلم Seire (سیره) از مهمترین فیلمهای ترسناک کرهای در سالهای اخیر است. زیرا بسیار عمیقتر از آن است که بخواهد شما را از یک روح و یا کابوس بترساند. سیره شما را از باورهایتان میترساند. از عذاب وجدانی که نمیتوانید درون خود حل کنید.
کارگردان: Kang Park
نویسنده: ang Park
بازیگران: Seo Hyun-woo, Sun-young Ryu, Eun-woo Shim
خلاصه داستان: داستان مردی است که پس از تولد نوزاد خود به سنت ها پشت پا می زند و با رفتن به مراسم خاکسپاری نامزد سابق خود باعث بروز اتفاقات هولناکی برای خانواده اش می شود. در فرهنگ عامیانه کره، سیره به دوره سه هفته ای پس از تولد نوزاد گفته می شود که افراد خانواده باید مراقب اعمال خود باشند تا نوزاد را از بدی ها در امان نگه دارند.
زمانی فاکنر گفته بود: ((گذشته، نمرده است و حتی نگذشته است)). این دقیقا اتفاقی است که برای مرد در فیلم رخ میدهد.
ماجرای فیلم به ظاهر ساده است. مرد قوانین سیره را زیر پا میگذارد و به خاکسپاری نامزد سابق خود میرود و به همین خاطر دچار اتفاقات شوم میشود. نامزد سابق، خودکشی کرده زیرا مرد او را مجبور به سقط جنین کرده. حالا او میخواهد نفسِ کودک مرد را بدزدد اما مرد او را در تابوت یکبار دیگر خفه میکند و فکر میکند همه چیز تمام شده ولی وقتی به خانه برمیگردد متوجه میشود که چشم کودکش دقیقا عین چشم نامزد سابقش پلک میزند. که در واقع حاکی از این است که روح پسرش توسط نامزد سابقش تسخیر شده.
اما آیا ماجرا واقعا این بود؟
بیایید به نقطهی آغازین فیلم برگردیم. فیلم با کابوسی از مرد شروع میشود که نامزد سابقش از او سیب میخواهد. این کابوس به قدری جدی است که مرد واقعا نیمهشب به بیرون رفته و سیب را تهیه میکند.همینجا متوجه میشویم اول اینکه او مرز خیال و واقعیت را جدا گم میکند. دوم اینکه زیر بار عذاب وجدان بسیار شدیدی است. او هنوز خبر مرگ نامزد سابق خود را نشنیده پس چه چیزی او را تا به این اندازه مشوش کرده است. فقط مساله سقط جنین؟
مرد درگیر عذاب وجدان شدید است و همسرش به شدت خرافاتی و ترسو است و شروع میکند به تحریک باورهای همسرش! که نباید قوانین سیره را زیر پا بگذارد و سر میز شام تعریف میکند که زمانی پدرش در سیره به مراسم خاکسپاری میرود و موجب اتفاقات بدی برای خانواده میشود. همان شب مرد از گوشی نامزد سابق خود یک پیامک دریافت میکند که خبر مرگ او را میدهد. آیا واقعا این اتفاق رخ داد؟ یا جزیی از کابوسهای خیالی مرد بیمار بود. در مراسم ختم، خواهری وجود دارد که کاملا شبیه نامزد سابق است دوقلویی که کسی تا به حال او را ندیده و حتی اینکه گوشهی چشمش مثل او میپرد. صاحب عزا فقط اوست و ردی از خانوادهی دختر دیده نمیشود. در واقع کل ماجرای مراسم ختم خیالات مرد است. هیچ خواهر دوقلویی وجود ندارد و آن خواهر در مقابل چشم مرد است چون مرد نمیتواند عذاب وجدان خود را نادیده بگیرد. او دچار عذاب وجدان است و خرافات همسرش کابوس های او را تحریک میکند.
یکی از مهمترین نشانههایی که نشان میدهد مراسم ختم کاملا در خیالات مرد است این است که همسرش با چاقویی که او دزدیده وارد مراسم ختم میشود و آن را در تابوت دختر وارد میکند در حالیکه چاقو در پایانفیلم روی میز در خانه مرد است. این یعنی کل ماجرای باخبر شدن همسرش از مرگ نامزد سابق و فرو کردن چاقو در تابوتش از کابوسهای مرد بوده. مرد به مراسم ختم خیالی میرود تا در ذهنش نامزد سابق را دفن کند و در سکانسی بسیار تکاندهنده و فوقالعاده او تابوت را بیرون میکشد و یکبار دیگر نامزد خود را خفه میکند.
مردهها تنها زمانی میمیرند که ما آنها را در ذهنمان دفن کنیم و نه با خاکسپاری. تلاش دختر در تابوت برای خفه کردن متقابل مرد، نشان میدهد که عذاب وجدان مرد به این سادگیها رفتنی نیست.
مرد نامزد سابق خود را در تابوت خفه میکند و میسوزاند و به خانه بازمیگردد و گمان میکند که همه چیز تمام شده. اما وقتی وارد اتاق میشود حس میکند چشم پسرش مثل چشم نامزد سابق میپرد که معلوم است این هم از تلقینهای مرد است. حالا او باید عمری با دیدن فرزندش به یاد نامزد سابق باشد. درست مقابل چشمانش.
فیلم سرشار از نکات ظریف است مثلا جایی که مرد وارد آپارتمان میشود و لامپهای چشمی با حرکت او روی پله ها روشن میشود و خاموش میشود. و بعد بدون اینکه کسی وارد راه پله شود باز هم چراغها روشن و خاموش میشود که نشاندهندهی روح زن است که او را تعقیب میکند.
یا جایی که خواهر نامزدش کروات او را درست میکند و میگوید:((گفتی همه چیز میتونی بهم بدی جز بچه)).که نشان میدهد خواهری وجود ندارد و این در واقع خود زن است که مرد به شکل خیالی او را به عنوان خواهر نامزدش بازسازی کرده.
مرد خرافات را باور میکند چون خود را مستوجب عذاب و مجازات میبیند؛ دنیای کابوسوار! کابوسهایی پی در پی. که در آن مرد به هیچ طریقی راه نجات را پیدا نمیکند و هر جا که میرود خطایی که کرده در برابرش ظاهر میشود.