دقیقا بیست و نه سال از روزی که پارک ژوراسیک یک روی پرده رفت میگذرد، اثری جاویدان و حماسی از اسپیلبرگ بزرگ که سینمای بلک باستری را متحول کرد. اکنون بعد از گذشت سالها هر چند وقت یکبار نسخه ی جدید از این فیلم ارائه می شود و هر بار رفته رفته ارزش و بار معنایی اش را از دست میدهد. و این مسئله برای امثال من که به راستی طرفدار این سری فیلم ها هستیم واقعا ناراحت کننده است. با نقد فیلم Jurassic World Dominion (دنیای ژوراسیک: قلمرو) همراه ما باشید.
کارگردان: Colin Trevorrow
نویسنده: Emily Carmichael, Colin Trevorrow, Derek Connolly
بازیگران: Chris Pratt, Bryce Dallas Howard, Laura Dern
خلاصه داستان: این فیلم قسمت سوم از سه گانه دنیای دایناسور هاست که کارگردانی آن بر عهده کالین تروروو و کریس پرت ، برایس دالاس هاوارد در آن هنرنمایی کرده اند.
در این یکی دو سال اخیر چیز جدیدی در میان استودیو های بزرگ مُد شده است! بازگشت دوباره بازیگران فیلم های قدیمی به نسخه جدید، از فرندز گرفته تا هری پاتر و مرد عنکبوتی و… و اکنون قرعه به نام پارک ژوراسیک افتاده است… سازندگان این اثر تصور کردند که با بازگرداندن اسطورههای ژوراسیک به این فیلم حس نوستالژیک را در ما بر می انگیزد و در کل با همین یک قدم فیلم قرار است اثر جالبی از آب درآید اما این فیلم متاسفانه به قدری ضعیف بود که هیچ بازگشت شکوهمندانه ای برای دکتر الی ساتلر، آلن گرانت و دکتر مالکوم در کار نبود و صد حیف از این بازیگران بزرگ و شخصیت های دوست داشتنی!
دلیل ساخت این فیلم بازگشت این شخصیت های قدیمی بود و همین علت باعث کم کاری در فیلمنامه شده بود به قدری که فیلمنامه به شدت ضعیف و فاقد مانع های درست حسابی بود(اگر هم مانعی بود تکراری و کلیشه ای بود)
در سری جدید فیلم دنیای ژوراسیک که ادامه نسخه ی ۲۰۱۸ است، فیلم ساز دنیایی را به تصویر کشیده است که دایناسورها در همه جای جهان پخش شده اند و مثلا قسمتی از این جهان شده اند (ولی خداوکیلی اگر دایناسورها جزئی از جهان امروزی بودند، بدجوری به…..رفته بودیم!) و ملخ های غول پیکر در حال نابودی سیستم غذایی هستند و همه ی این کار ها زیر سر یک دانشمند شرور است (عرض ادب و احترام به دوستان کلیشه ساز) و با دزدیده شدن میزی، اوون (پرت) و کلر (هاروارد) به دنبال یافتن او وارد ماجراجویی و مصیبت های زیادی می شوند. اما همه ی اینها باعث نشد که شاهد یک اثر جذاب و مهیج باشیم و در عوض شاهد یک فیلم به شدت طولانی که فاقد هرگونه جذابیت است، بودیم. فیلمی تکراری که در آن قهرمان های داستان در میزانسن و اکشنی به شدت ضعیف و دست و پا چلفتی دایناسورها و آدم بد ها را شکست می دهند و در آخر دو دایناسور قوی و گولاخ مبارزه میکنند و یکی حساب دیگری را می رسد. اما یک سکانس جالب و قابل توجه در فیلم Jurassic World Dominion بود که می شود از آن تعریف کرد، تنها سکانسی در فیلم که به بن بست نرسید. سکانس بازار سیاه که اکشن خوبی به همراه داشت و به قول معروف نفس را در سینه حبس میکرد و این سکانس تنها چند دقیقه مثبت فیلم بود.(البته به جز آن زن سفید پوش شرور که معلوم نیست بازیگرش را از کجا پیدا کرده بودند!)
یکی دیگر از ایرادات فیلم که گویی امروزه خیلی عادی شده است، پرده سبز بیش از حد بود، پرده سبز به قدری بود که احساس میکردم در حال گیم بازی کردن هستم. و این پرده سبز متاسفانه بر روی بازی بازیگران تاثیر میگذارد، برای مثال در سکانس سقوط هواپیما کریس پرت و آن زن سیاه پوست نابازیگر طوری رفتار میکردند که انگار نه انگار هواپیما درحال سقوط است و همگی قرار است بمیرند، و تنها خانم هاوارد در این سکانس قابل باور و درست و حسابی بازی کرده بود.
بعد از دیدن فیلم Jurassic World Dominion (دنیای ژوراسیک: قلمرو) یاد مثالی افتادم که میگوید « بعضی چیز ها بهتر است دست نخورده باقی بماند» اکنون بعد از گذشت ژوراسیک ۱ و آن سه چهار تای دیدنی ، بنده به شخصه احساس میکنم که دگر این سری فیلم ها به بن بست رسیده اند و دگر چیز تازه ای برای ارائه ندارد.