از دیر باز در آموزش بازیگری کودک، در آموزشگاه ها با این واژه آشنا هستیم، { بداهه گویی/ بداهه پردازی} یا لفظ بدتر این بخش را تا آنجا که میتوانی بداهه بگو که تماشاگر بخندد.
پس نقش کارگردان چه می شود، خلق شخصیت بازیگرچه میشود؟
در این مقاله کوتاه تا آنجا که مجال شود شما را با بداهه پردازی در بازیگری آشنا میکنم.
اگر شما برای پیشنهاد یک موقعیت به مخاطب کاری ندارید، حتما نیاز خواهید داشت که سریع فکر و ایدهای را انتخاب کنید. یکی از اهداف آموزش بازیگری کودک این است که بازیگری را یاد بگیریم، که زمانیکه با یک وضعیت غیر قابل پیشبینی مواجه میشویم، چگونه به سرعت و خلاقانه فکر و بداهه پردازی کنیم.
اگر به شما گفته میشود یک کت چرمی بپوشید، آن را انجام دهید. هرچیزی را به عنوان حقیقتی که مردم انجام میدهند یا میگویند، بپذیرید و تلاش نکنید بازیگران همکار خود را فریب یا نادیده بگیرید.
یادگیری بداهه گویی در آموزش بازیگری کودک بارانا
شما همچنین در آموزشگاه بازیگری کودک بارانا یاد میگیرید که در آموزش بازیگری کودک با پرسیدن سوال یا بیان جملههایی که به یک رویداد در گذشته ارجاع میدهد، رئالیسم را به کاراکتر خود اضافه کنید. شاید کاراکتر شما با پلیسی کار میکند که او را دوست ندارد. همانطور که دو نفر به هم خیره نگاه میکنند، کاراکتر شما میپرسد: تو میخواهی مثل دفعه قبل من را دستگیر کنی؟ و درست مثل همین، شما برای مخاطبان یک زمینه داستانی ایجاد کردهاید که اطلاعات بیشتری در مورد صحنهای که شما خلق میکنید میدهد، شما خودتان نیستید که کار بداهه انجام میدهد، شما فرد دیگری هستید. همانطور که نمایش اجرا میکنید، خودتان را کنار بگذارید تا عمل و عکسالعملی نشان دهید که خود واقعیتان هیچوقت آن را انجام نمیدهد.
بداههسازی بهمنظور خلق حرکات، ژستها و کلمات، بدون هیچگونه طرح و مدل قبلی صورت میگیرد و در واقع بر ضد تمام قراردادها و معیارهای شناخته شده پیشین عمل میکند. بداههسازی به منظور کشف و ساخت زبانی جدید در تئاتر است؛ زبانی که بیش از هر چیز بر بازیگر و بدن او به عنوان اصلیترین عامل در تئاتر تاكيد دارد. تمام فلسفهها و فکرهای جدیدی که امروزه به بحث درباره خلاقیت در تئاتر میپردازند، عموما و هر یک با ارایه دلایل خاص خود، (دلایلی که گاه در تضاد در یکدیگر نیز قرار میگیرند) به برجسته کردن و توضیح ارزش و اهمیت فوق العاده بداههسازی در تئاتر میپردازند. شهرت یافتن اهمیت بداههسازی بهعنوان یک تکنیک عملی بنیادی در تئاتر مدرن، بدون شک ارتباط مستقیمی با موضوع رد و کنار گذاشتن متن به دلیل خنثی کردن خلاقیت هنرپیشه، امروزه تخیل و بدن، بازیگر را از قید و بندهای یک تقلید صرف و نیز از چارچوب تئاتر قراردادی بيشتر رها ميسازند. در این راستا بداههسازی به منظور نوشتن مطالب، وسیلهای برای تمرین بازیگران و به عنوان یک کار اجرایی در سراسر جهان کاربرد داشته و دارد. بداههسازی در قالب بازیها، صحنهها، فرمهای طولانی، مونولوگها (گفتارهای تکنفره)، آهنگها و… قرار میگیرد. همچنین اگر بداههسازی از روی اصول درست ايجاد شود، میتواند از منظر تماشاگر عملی آگاهانه و تمرین شده قلمداد شود.
بازخورد نابودگر
در زندگی مدام گند میزنی! بابت این کار کسی تو را تحسین نمی کند، اما کافی هست همین کار را روی صحنه انجام دهی ممکن است چند تماشاگر پیدا شوند که به خراب کاری تو بخندند حتی تو را تشویق کنند.
اگر یک بار روی صحنه خلط کنید و تماشاگر بابت این کار بخندد قاعدتا دوباره تحریک خواهید شد که این کار را تکرار کنید این زنجیره ادامه پیدامیکند بدون آنکه متوجه اش باشید بعد از چندی یک باره به خود خواهید آمد و می بینید اسم مستعار شما ( کمدین خلط آور است و این چیزی نبوده که از خود انتظار داشتید….)