بریتانیایی به پاس قدردانی از کارنامه پرکار او در سینما (فیلم هایی همچون” جیمز باند: اسکای فال” و “زیبایی آمریکایی”) و تئاتر (نمایش هایی همچون “شاه لیر” و “چارلی و کارخانه شکلات سازی” که در لندن به اجرا در آمد) برگزار شد.
بعد از بررسی کارنامه هنری او در این مراسم که در منهتن برگزار شد، این کارگردان بریتانیایی برنده اسکار ضمن سپاسگزاری از برگزار کنندگان مراسم گفت: “این ستایش ها با تمام زیبایی که دارند، یک نگاه به عقب است و مربوط به گذشته” و سپس تصمیم گرفت تا آموخته های خود در طول این مدت فعالیت به اشتراک بگذارد؛ سپس ادامه می دهد “اگر کارگردانی بین حضار وجود دارد یا هر کسی که علاقه مند به کارگردانی است؛ من ۲۵ قدم برای تبدیل شدن به یک کارگردان خوشحال تر دارم.”
۱- همیشه همکاران خوبی انتخاب کنید. واضح به نظر می رسد، اما بهترین همکاران آنهایی هستند که با شما مخالفت می کنند. این موضوع نشان می دهد که آنها علاقه مند و صاحب نظر هستند و فقط زمانی بله می گویند که صادقانه موافق باشند.
۲ – سعی کنید بیاموزید که چطور آشنا را غریب و غریب را آشنا کنید. شکسپیر را طوری کارگردانی کنید که انگار یک متن جدید است و با یک متن جدید مانند یک متن شکسپیر رفتار کنید.
۳ – اگر شانسش را داشتید، حتما با جیم جودی دنچ (بازیگر زن بریتانیایی) کار کنید.
۴ – یاد بگیرید بگویید “جواب آن را نمی دانم” این حرف می تونه آغاز یک روز خوب تمرین باشه.
۵ – به آمفی تئاتر باستانی اپیدوروس در یونان بروید. باعث می شود بفهمید که بخشی از چه چیزی هستید! و باعث می شود دیدگاهتان به دنیا عوض شود. اگر یک هنرمند باشید باعث می شود احساس مرکزیت و تعلق داشته باشید و هیچوقت این احساس را در جایی دیگر تجربه نخواهید کرد!
۶ – لطفا از تمام استعاره ها درباره فیلم ها یا نمایش ها بپرهیزید! از آن ها به عنوان “اوج” یا “قله” یاد نکنید. کاملا رویکرد صریح داشته باشید. اگر کسی از کلمه “شاهکار” استفاده کرد، نمی داند که دارد چه کاری انجام می دهد! تلاش برای رسیدن به کمال بی نتیجه است.
۷ – اگر دارید نمایش یا فیلمی انجام می دهید، باید به عنوان کارگردان یک ارتباط خاص بین خودتان و اثر پیدا کنید. بعضی مواقع این ارتباط یک چیز بزرگ است. زیبایی آمریکایی برای من درباره دوره نوجوانی و بلوغم بود. جاده ای به سوی تباهی درباره کودکی من بود. اسکای فال درباره میان سالی و مرگ بود. بعضی مواقع آن ارتباط چیز کوچکی است. شاید یک ایده ساده! به عنوان مثال: چه می شود اگر کل کار نمایشی را در یک کلوب شبانه انجام دهیم!؟ اما این فقط کافی نیست که یک فیلمنامه را ستایش کنید، باید ارتباط و راه ورودی پیدا کنید که فقط و فقط برای شما باشد.
۸ – اعتماد به نفس حیاتی است، اما غرور خیر.
۹ – تئاتر مدیوم و رسانه ی نویسنده است و بعد از آن رسانه ی بازیگر. کارگردان با فاصله ی زیادی به عنوان سومین عنصر می آید. اگر می خواهید به عنوان کارگردان ستایش شوید، فیلم کارگردانی کنید.
۱۰ – یک چشمبند خوب بخرید. نقد ها را نخوانید. فقط کافیه بدانید که نظرشان درباره فیلم خوب است یا بد. وقتی من در سینما شروع به کار کردم؛ هنرمندان بسیار بیشتر از منتقدان بودند؛ اما اکنون هزاران نظر برای هر اثر هنری منتشر شده است. هرچقدر هم قوی باشید، اعتماد به نفس برای کاری که می کنید حیاتی است و اعتماد به نفش بسیار چیز شکننده ای است. از آن محافظت کنید. همانطور که تی. اس. الیوت گفته است: “به ما بیاموز که اهمیت دهیم، و به ما بیاموز که اهمیت ندهیم.”
۱۱ – یک سالن نمایش راه بیندازید. یک نمایش موقتی است، اما یک ساختمان همیشگی. پس سعی کنید چیزی بسازید که باقی بماند و توسط دیگران استفاده و دوست داشته شود.
۱۲ – شما هیچ وقت برای آموختن پیر نیستید! این را وقتی که با پسر ۱۰ ساله ام اسکی یاد گرفتم فهمیدم؛ البته او در ۱۰ دقیقه آن را یاد گرفت و من ۴ روز بالا و پائین می رفتم و مثل یک احمق به نظر می رسیدم. اما هیچوقت نترسید که مثل یک احمق به نظر برسید زیرا این حس بخشی حیاتی از جریان آموختن است.
۱۳ – درست و نادرست وجود ندارد؛ فقط جالب و جالب تر وجود دارد.
۱۴ – نقاشی، رمان، شعر و موسیقی گونه های برتر هنری هستند؛ اما تئاتر و سینما می توانند از همه ی آن ها بدزدند!
۱۵ – چیزی به عنوان اجرای تمرینی در برادوی وجود ندارد! (م. برادوی مرکز تئاتر در منهتن نیویورک است که دهه ها مرکز اصلی و برتر تئاتر در آمریکا بوده است و منظور از اجرای تمرینی اجرایی است که در آن هنرمندان به آزمون و خطا می پردازند تا در اجراهای اصلی اشتباهات خود را تصحیح کنند)
۱۶ – پیتر بروک گفته است: “خود سفر است که مقصد ماست” (م. پیتر بروک این نقل قول را درباره تمرین های تئاتر می آورد که خود فرآیند تمرین از نتیجه و مقصد آن مهمتر است). به محصول یا خدایی ناکرده نظر بینندگان فکر نکنید. فقط به کشف و پیشرفت فکر کنید. یکی از نقل قول های مورد علاقه من در نمایشنامه هملت از پولونیوس است که می گوید: “با بیراهه روی ها، راه درست را پیدا کن”
۱۷ – یاد بگیرید که چه زمانی باید خفه شوید! خودم هنوز دارم روی آن کار می کنم.
۱۸ – وقتی شما ۲۰ بازیگر دارید، به این معناست که ۲۰ ذهن و خیال دیگر در اتاق همراه شما وجود دارد؛ از آن استفاده کنید.
۱۹ – لطفا به خاطر داشته باشید که اسکار یک برنامه تلویزیونی است!
۲۰ – انجامش بده دیگه! رابرت فراست می گوید “همه چیز را کمی سریع تر بگوید” و این حرف اشتباه نیست!
۲۱ – دومین تولید یک تئاتر موزیکال همیشه از اولین تولید آن بهتر است.
۲۲ – یاد بگیرید که سرزنش را برای هر چیز به عهده بگیرید. اگر فیلمنامه ضعیف است شما به اندازه کافی با فیلمنامه نویس کار نکردید، اگر بازیگر شکست خورده است، شما شکستنش داده اید! اگر طراحی صحنه، نور، پوستر یا لباس ها اشتباه هستند؛ شما بوده اید که تائید نهایی را داده اید؛ پس سینه سپر کنید که نیازتان می شود!
۲۳ – در فیلم قهرمان شما می تواند ۵۰۰ نفر از شخصیت های بد را از بین ببرد؛ اما اگر یک سیگار لعنتی بکشد شما در دردسر بزرگی هستید!
۲۴ – همیشه یک شغل جایگزین آماده داشته باشید. برای من آن گزارشگر ورزش کریکت است. شما هیچوقت این شغل را انجام نخواهید داد، اما می تواند کمک کند که شب ها راحت به خواب بروید.
۲۵ – هیچوقت، هیچوقت و هیچوقت فراموش نکنید که چقدر خوش شانس هستید که کاری را انجام می دهید که دوست دارید.