در اين پست مى خواهيم انواع و اقسام راه ها و فرمول هاى نامگذارى فيلم را با هم مرور كنيم:
۱- يك قطعه شعر (مثال: خانه دوست كجاست)
براى نمونه مى توان به فيلم هاى خانه دوست كجاست، نوبت عاشقى، پرواز را به خاطر بسپار و… اشاره كرد كه هر كدام از يك شعر معروف استخراج شده اند. اما شما نبايد به اين شعر هاى معروف و عامه پسند اكتفا كنيد. اشعار عرفانى را نبايد از نظر دور نگه داريد؛ مثل: «الايا ايها الساقى ادر كاساً و ناولها» كه مى تواند يك اسم سنگين و هنرى و البته ارزشى براى يك فيلم باشد. اصلاً مگر شعر «بزنم به تخته (۲ بار) رنگ و روت واشده» چه عيبى دارد كه نبايد روى فيلم گذاشته شود؟
2- بيمارى ها (مثال: گال)
نمى خواهيم بگوييم گال اسم بدى است. اتفاقاً خيلى هم خوب است. در دهان هم خيلى خوب مى چرخد. ولى قرار نیست هر كلمه اى كه در دهان خوب مى چرخد، به عنوان اسم فيلم انتخاب شود. شما تصور كنيد اسم يك فيلم را مثلاً بگذارند «بيرون روى» كه اتفاقاً كلمه روان و رونده اى است و دور از جون در دهان هم مى چرخد بنابراين بايد در انتخاب نام فيلم رعايت بهداشت و سلامتى حال مردم را كرد. مگر آنكه در كنار هر صندلى در سالن سينما كيسه هاى نايلونى براى موارد ضرورى كار بگذاريم.
۳-اسم+ شغل (مثال: رضا موتورى)
يكى از ساده ترين فرمول ها اين است كه تركيبى از اسم شخصيت اصلى فيلم و شغل او بسازيم. نمونه هاى زيادى هستند، مثلاً «نعمت نفتى» و «رضا موتورى». ولى بالاغيرتاً سعى كنيد شغل هنرپيشه نقش اول چيزى نباشد كه از نظر شرعى و عرفى دچار اشكال شود. به همين دليل اعتقاد داريم كه «مرد عوضى» نمى تواند عنوان مناسبى براى يك فيلم خانواده دار باشد.
4- اسم حيوان (مثال: مارمولك)
خيلى چندش آور است. تصور كنيد اسم يك فيلم را مى گذاشتند «سوسك»! دل آدم به هم مى ريزد. از اين اسامى حيوان و جانورى در سينماى ايران به وفور يافت مى شود. فيلم هايى مثل «گوزن ها»، «عقاب ها»، «گاو» (كه البته يك نوع فحش هم هست)، «افعى»، «عقرب» و… البته جاى اين اسامى هم در سينماى ما خالى است: «کرگدن»، «خرمگس سبز»، «كنه»، «الاغ» و «توله سگ».
5- لهجه هاى محلى (مثال: سوته دلان)
تاريخ سينماى ايران فيلم هايى را به خاطر دارد كه نام آنها از لهجه هاى مختلف برگرفته شده است. براى فيلمسازان علاقه مند به لهجه هاى شيرين قوم هاى ايرانى، نام هاى زير پيشنهاد مى شود:
چوخ ممنون! – بوشو بوشو، ترا نخوام – آهاى مردم تونس! چه تونس؟ – امشو شو شه، ليپك لرى رونه… – چى تى هسى؟ خارى؟ – چونى؟ گوجى؟ سلامتى؟
6- يك كلمه يا يك جمله از فيلمنامه (مثال: شايد وقتى ديگر)
اگر قرار بود يكى از ديالوگها به صورت اتفاقى به عنوان نام فيلم انتخاب شود چه بسا اسم فيلم مى شد:
زنگ مى زنند، كى مى تونه باشه؟ – مگه نمى دونى؟ اون پدرته! – اون نامردا مادر منو كشتن! – فرمون فرمون كه مى گفتن اين بود؟ – نزنى مىزننت خان دايى!
تأملی بر نام گذاری فیلم
چندین نام برای آن در ذهنت پشت سر هم قطار می کنی ، ولی با خود می گویی : نه … این نام به آن نمی خورد .
دوباره شروع می کنی ، در اینجا برای نامگذاری بایستی چند مطلب را در نظر بگیریم :
1- نام فیلم یا فیلمنامه را بر اساس داستان انتخاب کنیم
2- نام شخصیت اصلی و محوری را روی فیلم بگذاریم
3- موضوع فیلم را جزء نام فیلم قرار دهیم
4- یک نام شاعرانه برایش انتخاب کنیم
5- نام شی مطرح در فیلم را انتخاب کنیم
اصولآ مخاطب و تماشاچی به هنگام دیدن یک فیلم ، چیزی که بیش از هر چیزی او را ترغیب به تماشای فیلم می کند ، نام فیلم است .
نام و نشان یک فیلم، هویت یک فیلم است و این نام است که در مخاطب این انگیزه را بوجود می آورد که با کنجکاوی ، پیگیر یک فیلم شده و به تماشای آن بنشیند.
نام و نشان برای یک فیلم ، می تواند در بر گرفته از محتوای آن اثر هنری باشد و تماشاچی با شنیدن نام آن ، با مضمون آن آشنا شده و او را مشتاق به دیدن آن نماید.
نام فیلم ، می تواند یک پیش آگاهی از قبل برای تماشاچی باشد و این نام بایستی طوری انتخاب شود که مخاطب با شنیدن و یا دیدن آن بر روی پوستر های تبلیغاتی ، با رغبت و اشتیاق فراوان برای تماشای فیلم لحظه شماری نماید و جذابیتی داشته باشد که در کنار پوستر تبلیقاتی و آنونس فیلم تماشاچی را وادار به دیدن آن نماید .
دره ما چه سرسبز بود … دوستان با محبت …. جویندگان طلا … مردی که زیاد می دانست … شمال از شمال غربی .. .خیابان آرام … رزمناو پوتمکین … اعتصاب … سفر به ماه … زندگی یک آتشفشان … ده فرمان … توت فرنگی های وحشی .. گاندی … محمد رسول الله… مسیح … هامون … طناب.. . و… نمونه اسامی ذکر شده نامهایی هستند که برای فیلم انتخاب شده اند ، بعضی ها یک پیش آگاهی به مخاطب ارائه داده اند( مردی که می دانست ) و بعضی ها یک کلمه ای است ، مانند طناب اثر معروف آلفرد هیچکاک که مخاطب تا فیلم را نبیند به مضمون فیلم پی نخواهد برد.
البته انتخاب نام فیلم سلیقه ای است و توسط نویسنده و کارگردان و یا ممکن است با نظارت تهیه کننده انتخاب شود و صرف نظر از بازگشت سرمایه برای تهیه کننده ، بایستی بار فرهنگی هم داشته باشد.