بن کینگزلی یکی از بهترین بازیگران زنده سینماست. چهره ای شرقی دارد، ولی در مقابل دوربین به هیچ نقشی محدود نمی شود. با بازی در نقش شخصیت «گاندی» برنده جایزه اسکار شد. در کارنامه اش دنیایی از فیلم های قابل توجه و تامل دارد که در آنها با بهترین های عالم فیلم سازی همکاری کرده است. او با حضور در شخصیت «ماندارین» در قسمت سوم «مرد آهنی» امسال را درخشان آغاز کرد و حالا روزهای شلوغی را پشت سر می گذارد. هم چندین فیلم در نوبت نمایش دارد و هم پروژه های قابل توجهی در سال آینده. به تازگی فیلم تخیلی «بازی اندر» با حضور او و هریسون فورد به نمایش درآمده که با فروش خوبی روبه رو شد. به همین بهانه مجله «توتال فیلم» گفت و گویی با این بازیگر کهنه کار سینما منتشر کرده که در ادامه می خوانید.
چه عاملی باعث شد تا فیلم «بازی اندر» را انتخاب کنید؟
این فیلم را خیلی زیاد دوست دارم. خیلی پرتحرک و جذاب است. بازی در نقش یک جنگجو متعلق به زمانهای کهن و از اصل و نسب مائوری برایم خیلی فریبنده بود؛ آن هم در فیلمی درباره آینده و معضلات و ارتباطات بین سنت و جهان فردا. واقعا عاشق بازی در این فیلم بودم.
در این فیلم با بازیگران جوانی همبازی بودید. حضور آنها برایتان انرژی بخش بود؟
در حقیقت، نه! چون آنها هم سن من بودند! برای همین کار اصلا سخت نبود. همیشه خودم را انعطاف پذیر نگه داشته ام، دقیقا مثل آنها. کودک درون من همیشه باید زنده و پویا باشد، چون در غیر این صورت نمیتوانم به زندگی ادامه بدهم.
شما چند فیلم دیگر هم در نوبت نمایش دارید، مثل «الیزا گریوز» و چند فیلم دیگر. چرا اینقدر شلوغ؟
چون فیلم نامههای شگفت انگیزی به من پیشنهاد شده. مثلا برای بازی در «دایی وانیا» ی چخوف شما میتوانید بگویید که «بله، ولی سال دیگر هم میتوانم آن را انجام بدهم» چون آن همیشه در جایگاهش باقی میماند. ولی در رابطه با «بازی اندر»، «الیزا گریوز» و… اگر شما در صحنه نباشید، قطار آنجا را ترک میکند. موقعیت های زیادی برایم پیش میآید که باید از آنها استفاده کنم.
در «مرد آهنی ٣» بازی درخشانی داشتید. طرفداری شخصیت ماندارین از تیم لیورپول ایده شما بود؟
اوه، بله. آن را در لحظه کشف کردم! فیلم برداری داخل یک اتاق انجام میشد و من گفتم: «میتوانم یک مسابقه فوتبال تماشا کنم؟» و آنها گفتند: «بله!» شگفت انگیز بود. لیورپول بازی میکرد، آنها گل زدند و من هم از بداههپردازی استفاده کردم و آن موقعیت خلق شد. این اعتماد بزرگی است از سوی «مارول» که شما را به خانه خودش دعوت میکند و اجازه میدهد تا کارهای خودتان را انجام دهید.
ترجیح میدهید با کارگردانان باتجربه همکاری کنید یا با افراد تازه کار؟
عاشق همکاریهایم با مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ هستم. ولی کار با افراد تازه نقس واقعا هیجان آور است. مثلا فیلم «خانهای از شن و مه» اولین ساخته ودیم پرلمن، یک شاهکار از آب درآمد. تقریبا با کارگردانان جوانی که کار کردم، تا پیش از آن نمیشناختمشان. ولی شما نمیتوانید بترسید. باید به سراغ آنها بروید و این تمرینی برای فرار از ترس نیست.
در طول کارنامه هنریتان تجربههای زیادی را پشت سرگذاشتهاید. فکر میکنید همه آنها لازم بودند؟
اگر به محدود کردن خودم از راههای مختلف فکر نکنم، به نظرم مردم ممکن است که آن وقت به من اعتماد کنند. به همین خاطر تجربههای متفاوتی مانند «گاندی»، «خانهای از شن و مه» و دیگر فیلمهایم را پشت سرگذاشتهام. ولی هیچ آشفتگی در آنها نمیبینم.
درباره تصویری که از خودتان وجود دارد، چه نظری دارید؟
درباره اینکه از نگاه دیگران چطور به نظر میآیم، ایدهای ندارم. شاید تصویر خوبی باشد. اگر یک بار با خودتان فکر کنید که میدانید از سوی دیگران چه تصویری دارید، بازی را میبازید. شما باید شروع کنید به بازی کردن تصویر خودتان. تصویر من یک بازیگر آزاد است. من یک فرد سرگرم کننده هستم، ولی به هیچ چیز خودم را محدود نمیکنم.
منبع: برنا