کارگردان : Angelina Jolie
نویسندگان : Joel Coen, Ethan Coen
بازیگران : Jack O’Connell, Takamasa Ishihara, Domhnall Gleeson
برگرفته از کتاب “شکست ناپذیر” به قلم: لورا هيلنبراند
خلاصه داستان : بعد از سقوطی تقريباً کشنده در جنگ جهانی دوم، لوئيس زامپرينی ۴۷ روز پر از رعب و وحشتی را به همراه دو تن از يارانش روی يک تکه الوار گذراند تا اين که توسط نيروی دريایی ژاپن دستگير و به يکی از اردوگاههای اسرای جنگی اعزام شد و…
دومين تلاش آنجلينا جولی در مقام کارگردان اقتباسی از کتاب پرفروش «شکست ناپذیر/Unbroken» (نوشته لورا هيلنبراند، نويسنده «بيسکوييت دريایی / Sea Biscuit») است که بر اساس يک زندگی واقعی نوشته شده است. آنهایی که نمیدانند اين فيلم بر اساس رويدادهای تاريخی ساخته شده ممکن است به درستی تصور کنند که اين فيلم نسخه به روز شده «کتاب ايوب[۱]» انجيل است. در واقع، به سختي میتوان فردی را تصور کرد که عذابی بيش از قهرمان المپيک، لوئيس زامپرينی (با بازی جک اوکانل)، را تحمل کرده باشد. شايد بتوان سختیهای او در طول دهه ۱۹۴۰ را در اين جمله کليشهای «از چاله درآمدن و به چاه درافتادن» خلاصه کرد. او ظرف مدت تنها چند ماه حين انجام مأموريت بمباران از آسمان به روی زمين سقوط کرد، از سقوط هواپيما جان سالم به در برد، شش هفته را به همراه دو تن از دوستانش روی تخته پارهای بر اقيانوس آرام (با آب و غذای بسيار اندک و کوسههایی که دور و برشان بودند) سپری کرد و دوران بسيار سختی را در يکی از اردوگاههای اسرای جنگی ژاپنی گذراند، مضاف بر اين که موقعيت او به عنوان فردی مشهور او را به هدفی برای ژاپنیها تبديل کرده بود. همان طور که از عنوان فيلم میتوان دريافت اين همه سختی کمر او را خم کرد اما هرگز نشکست.
برداشت جولی گرچه درست ولی سرد و غيرشخصی است. داستان به طرز موثری روايت زامپرينی را منتقل میکند اما هم فاقد حسی است که اغلب بعد از تماشای داستانهای اسرای جنگی به بيننده دست میدهد و هم عاری از آن تصفيه هيجانی است که در پايان فيلم انتظار میرود ايجاد شود. اين فيلم از نظر عاطفی درنيامده، انگار جولی تمايلی به کشف پريشانی ناشی از برقراری رابطه نزديک بين بيننده و قهرمان داستان نداشته است. به سختی میتوان فهميد که اشکال اصلی در کارگردانی او است يا در فيلم نامه، که توسط برادران کوئن از پيش نويس اوليه ريچارد لاگراونس و ويليام نيکولسون بازنويسی شده است. اين سومين باری است که فيلمنامه نوشته شده توسط کوئنها به وسيله فرد ديگری کارگردانی میشود، لذا اين نگرانی وجود دارد که کارگردان نتوانسته باشد منظور و مفهوم مورد نظر آنها در فيلمنامه را روی پرده منتقل کند. با اين حال، به هر حال دليل تأثير «شکست ناپذیر» الکن است.
اما هنوز در فيلم چيزهای زيادی برای دوست داشتن وجود دارند. بيان فيلم سرراست و مستقيم است و داستان جذاب زامپرينی را بدون حاشيه و انحراف از مسير تعريف میکند. ضرباهنگ فيلم بانشاط است و باعث میشود که بيننده در طول ۱۳۷ دقيقه تماشای فيلم خسته نشود؛ روی موضوعات بيش از حد توقف نمیکند. کلاً بازیها قوی هستند و در فيلم چهرههای خيلی آشنایی که حواس بيننده را از خود فيلم پرت کنند وجود ندارد. (برخلاف نقش کوتاه برد پيت در فيلم برنده اسکار ۲۰۱۳، «۱۲ سال بردگی/12 Years a Slave»). بازی جک اوکانل قوی است و ماتسوشيرو واتانابه، فرمانده ساديستی اردوگاه»، مملو از بدجنسی و شرارت تصوير شده است. او چنان انسان بدکاری است که حس نفرت بيننده را به خوبی برمی انگيزد و سبعيت او باعث تقويت تلاشهای زامپرينی میشود. فيلمبرداری راجر ديکينز با چند صحنه هوایی فوق العاده با فيلمبرداری بهترين فيلمهای جنگی رقابت میکند. «شکست ناپذیر» را میتوان نامزد چند اسکار در نظر گرفت و کار ديکينز بايد يکی از اين نامزدها باشد.
جزئيات زمانی بسيار خوب رعايت شدهاند و گرچه اردوگاه اسرا بسيار شبيه هر اردوگاه ديگری در فيلمهای سينمایی از دهه ۱۹۴۰ به بعد است، اما بيشتر بر غم انگيز بودن شرايط اسرای آنجا تاکيد دارد. اگرچه اين فيلم از لحنی جدی برخوردار است (که برای داستانهای اينچنينی برازنده است)، در بعضی دقايق فيلم میتوان شوخ طبعی ذاتی کوئنها را حس کرد. برای مثال، وقتی که بالاخره بعد از هفته ها آوارگی در درياها گروه نجات از راه میرسد، میبينيم که اين دستان ژاپنیها است که به سوی قربانيان دراز شده است. زامپرينی شرايط را برای يکی از همراهانش (با بازی دامهال گليسون) اين گونه توصيف میکند: «برات هم خبر خوب دارم و هم خبر بد…..»
ساخت «شکست ناپذیر» برای جولی يک کار دلی بی چون و چرا بود؛ او براي به دست آوردن اين فرصت به سختی جنگيد. اين فيلم چالش بلندپروازانهای برای کسی است که تاکنون تنها يک فيلم در کارنامه خود ثبت کرده است («در سرزمين خون و عسل/In the Land of Blood and Honey» در سال ۲۰۱۱)- شايد خيلی خيلی بلند پروازانه. رويکرد مستندگونه جولی نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد. اولی باعث شده که « شکست ناپذیر» فيلم خوبی شود در حالی که دومی مانع از رسيدن آن به درجه عالی میشود.
———
[۱] کتاب ایوب، از مجموعه کتوبیم در عهد عتیق و از نوشتههای مقدس مسیحیان و یهودیان است. این کتاب مشتمل بر ۴۲ باب است و موضوع اصلی آن رنج است.
منتقد: جیمز براردینلی – امتیاز ۷.۵ از ۱۰ (۳ از ۴)
مترجم: محمدرضا سیلاوی
منبع: سایت نقد فارسی