کارگردانان : Evan Goldberg, Seth Rogen
نویسنده : Dan Sterling
بازیگران : Seth Rogen, James Franco, Randall Park
خلاصه داستان : ديو اسکايلارک، و تهيه کننده، آرون راپاپورت، برنامهای با محوريت مصاحبه با افراد مشهور، به نام «امشب با اسکايلارک»، را اداره میکنند. وقتی که نوبت به مصاحبه با ديکتاتور کره شمالی کيم جونگ اون میرسد آنها از طرف سازمان سيا مأمور میشوند تا سفرشان به پيونگ يانگ را به مأموريت ترور تبديل کنند و…
مصاحبه: سرخوش، منظم و خندهدار
اين فيلم با بازی جيمز فرانکو و سِث روگن، غير از بحث هکی که هاليوود را شوکه کرد، فيلمی بیمزه اما جالب درباره ترور کيم جونگ اون است.
در «مصاحبه/ The Interview» چيزهای زيادی وجود دارند که بايد در اين نوشتار (مانند امتياز آمريکایی، تحريکات رسانهای) و غير از آن (آيا اين فيلم واقعاً عامل هک وحشتناک عليه کمپانی سونی پيکچرز بوده؟) باز شوند. اما قبل از پرداختن به آنها بايد درباره اين که روی پرده سينما چه میگذرد بحث کنيم: کفلها. به ندرت پيش میآيد که در جایی بيرون از محل بازی و سرگرمی افراد تا اين حد درباره فرايند گوارش چرت و پرت بگويند. اسفنکترها و کفلها و تمام چيزهایی که دور و بر اين دو عضو بدن قرار دارند را بايد بعد از سث روگن و جيمز فرانکو به عنوان سومين بازيگر مطرح اين فيلم کثيف به سبک هوپ و کراسبی درباره ترور کيم جونگ اون قرار داد. اين را بدانيد: اگر اين دو سراغتان بيايند، از پشت سر خواهند آمد.
روگن و فرانکو، که هر دو از جذابيتی عجيب و شوخ طبعی زيادی برخوردارند، مرتب پرسوناهای خود را در اين فيلم بسيار جالب و بسيار احمقانه عوض میکنند. روگن (که به همراه ايوان گولدبرگ قديمی و کارکشته اين فيلم را کارگردانی کرده) در نقش آرون راپاپورت، تهيه کننده يک برنامه تفريحی مستندگونه تلويزيونی،بازی میکند. او سعی میکند با چسبيدن به ديويد اسکايلارک (فرانکو)، يک احمق لافزن احتمالاً دو جنسه که میداند لبخند جذابش میتواند او را از شر دشواریهای زندگی نجات دهد، به موفقيت برسد.
بسياری از منتقدان از خروجی بسيار زياد فرانکو متعجب شدهاند. گفتن اين که او بازيگر خوبی است يا خير کار دشواری است، ولی قطعاً فيلمخرابکن فوق العادهای است. او در «مصاحبه» جزئياتی از نقشش در «آز بزرگ و قدرتمند/ Oz The Great and Powerful» را با سبک شبه مشنگانهاش در «عاليجناب/ Your Highness»، که در آن يک راست توی دوربينها نگاه می کرد، تلفيق کرده است. به اين ترتيب، او آلت دست فوق العادهای برای رفتن به پيونگ يانگ و کشتن يک ديکتاتور توتاليته است. و روگن هم مثال مادری مهربان از پشت هوای او را دارد.
اين که چطور به اين دو اين مأموريت داده شده خود داستان خنده داری است. روگن متوجه میشود که بعد از ۱۰۰۰ برنامهای که ساخته چيزی جز مسخره شدن در جرايد و رسانهها گيرش نيامده است، در حالی که يکی از همکلاسیهای قديمیاش حالا برای برنامه ۶۰ دقيقه ای کار میکند. او در حالی که سعی میکند از افراد واقعی مانند جان کِری دعوت کند، ناگهان سر و کله اسکايلارک در دفترش پيدا میشود. او وزير امور خارجه امريکا را اين گونه خطاب میکند: «اون درخت بلوط رو فراموش کن!» طبق سايت ويکيپديا، کيم جونگ اون يکی از طرفدارهای پر و پا قرص برنامه اسکايلارک است. آنها بالاخره قرار مصاحبهای را با کيم میگذارند و در اين زمان است که سازمان سيا از آنها میخواهد تا «او را خلاص کنند.»
در فيلم صحنههای خنده داری ديده میشوند منتها به نظر يکسری رفتارهای اغراق آميز میآيند. يک دقيقه اين دو بازيگر به صورت اسلوموشن مانند آدمهای بد به سمت ايزاک هيز میروند، و يک دقيقه ديگر عطسهای ناخواسته تقريباً هر دو را از پا میاندازد. زمانی که بالاخره اين دو به هدفشان میرسند فيلم کمی پيچيده میشود. کيم (با بازی راندال پارک) واقعاً گوله نمک است. او و اسکايلارک بهترين دوستان هم می شوند و بعداز يک شب نشئه کردن با مواد مخدر در يک تانک قديمی دوران استالينی، دختران زيبا و CD کيتی پری اصلاً هيچ راه ندارد که اسکايلارک بخواهد ماموريتش را به انجام برساند.
بقيه فيلم با منطق تسلسل فکری يک انسان نشئه پيش میرود. گرچه ممکن است عجيب به نظر برسد، ولی فيلمنامه سعی نمیکند طفره برود- جهتی را انتخاب میکند و به سمتش میرود، به نقطهای که پايان فيلم ممکن است باعث شگفتی برخی شود. همه شوخیها خنده دار نيستند، و بیمزگی فيلم ممکن است گاهاً غرغر بيننده را در بياورد. قرار دادن دو آمريکایی با نمک در کره شمالی میتواند منبعی غنی برای کليشه نژادی باشد، اما شوخیها رويهم رفته خودآگاهانه هستند. مثل ريکی گروايس در «دفتر/The Office» در اين فيلم نيز خنديدن به قيمت مسخره کردن نژادپرستی است. بايد به افتخار سث روگن به خاطر پيدا کردن راهی برای گفتن جوکی که به کسی توهين نمی کند کلاه از سر برداشت.
اگر ساخت «مصاحبه» واقعاً باعث هکی شده که هاليوود را به زانو درآورده، خوب پس حتماً اين فيلم زيبا بوده. روگن و فرانکو دو تا از بازيگرانی هستند که هنوز کودک ماندهاند و اگر اين فيلم غيرضروری اما قابل قبول واقعاً بتواند واکنشی بين المللی را تحريک کند، میتوان به انعکاس زندگی در هنر اميدوار شد.
منتقد: جوردن هافمن (The Guardian) – امتیاز ۶ از ۱۰ (۳ از ۵)
مترجم: محمدرضا سیلاوی
منبع: سایت نقد فارسی