کارگردان : Irvin Kershner
نویسنده : Leigh Brackett
بازیگران: Mark Hamill, Harrison Ford ,Carrie Fisher
خلاصه داستان : شورشیان در سیاره یخ زده هوت هستند و امپراتوری نیروهای خود را برای نابود کردن آنها به آن سیاره میفرست، در حالی که لوک اسکای واکر تحت تعلیم فنون جدای نزد استاد یودا قرار دارد دوستانش درگیر مبارزه با لرد وایدر هستند و به ناچار به شهر ابری پناه میبرند، لوک در میانههای دوره آموزش استاد یودا را ترک میکند تا به دوستانش کمک کند اما در بین راه با حقیقت تکان دهندهای رو به رو میشود…
نقد فیلم جنگ ستارگان: امپراتوری حمله را پاسخ میدهد (نقد فارسی)
بگذارید اول یک نگاهی به وقایع سال 1980 بیاندازیم. آن سال، سال مهمی در تاریخ ایالات متحده بود. قضیه گروگانگیری دیپلماتها سفارت در ایران، موفقیت رونالد ریگان در انتخابات ریاست جمهوری و تحریم بازیهای المپیک مسکو بخاطر تهاجم شوروی به افغانستان. اما برای عاشقان فیلمهای علمی تخیلی تنها یک رویداد مهم بود: آغاز اکران امپراتوری حمله را پاسخ میدهد در 21 ماه مارس. بعد از سه سال که هیچ فیلم پرفروشی روانه بازار نشده بود، قسمت جدید جنگ ستارگان میامد تا فروش در گیشه را تضمین کند.
با وجود اینکه این قسمت از سری جنگ ستارگان ، تازگی و نوآوریهای قسمتهای قبل را نداشت ولی از بسیاری جهات فیلمی موفق محسوب میشد. داستان جذاب تر و گیرا تر با تمی سیاه و بدبینانه، شخصیت پردازی بهتر و البته جلوه های ویژه بسیار حرفه ای. هرچند این تم سیاه و ناامیدکننده باعث شده است که “امپراتوری حمله را پاسخ میدهد” نسبت به دیگر قسمتهای جنگهای ستاره ای طرفداران زیادی نداشته باشد. بجز Yoda هیچ شخصیت محبوب دیگری وجود ندارد و فیلم به هیچ عنوان حس همزادپنداری را برای مخاطبان برنمی انگیزد. در قسمت اول خوبی با قاطعیت بر شرارت پیروز شد ولی در فیلم حاضر قضیه کاملاً فرق دارد.
فیلم از جایی شروع نمیشود که قسمت قبلی تمام شد. نابودی ستاره مرده چیزی است که در گذشته اتفاق افتاده؛ لوک اسکای واکر (Mark Hamil) و هان سولو (Harrison Ford) مدتی است که با شورشیها هستند و با وجود اینکه هان دست بالا را دارد، با شاهزاده لیا (Carrie Fisher) مثلثی عشقی تشکیل داده اند (هر دو عاشق او هستند). وقتی پادشاه Probe Droid وارد دنیای یخی Hoth یعنی جایی که پایگاه شورشی ها واقع شده است، میشود، وقت آن است که سریع آنجا را تخلیه کرد. Darth Vader شکار خود یعنی لوک را پیدا کرده است و میخواهد یک حمله همه جانبه ترتیب دهد. خیلی زود شورشیها بهمراه هان، شاهزاده و دیگران سوار Falcon میشوند و برای اینکه از چنگ جنگنده هایTIE فرار کنند کنار سیارکی قرار میگیرند. در همین بین، لوک بهمراه R2-D2 وفادار به سیاره ای Dogobah میرود تا از استاد پیری بنام Yoda یاد بگیرد که چگونه یک جدای (Jedi) شود.
شاخصترین رویدادهای فیلم در 15 دقیقه آخر آن اتفاق میافتد. 15 دقیقه ای که در هنگام اکران سال 1980 نفسهای بسیاری را در سینه حبس کرد. در داستانها و افسانه هایی که Lucas بیشتر اتفاقات جنگهای ستاره ای را در پایه آنها نوشته بود، با وجود نقش تعیین کننده Vader در فیلم، حرفی از هویت یا زادگاه او به میان نیامده بود. سکانسی که با مبارزه لوک و Vader آغاز میشود و با تصمیم مایوس کننده قهرمان جوان برای نجات از دست Vader تمام میشود، جذابترین سکانس در میان دیگر فیلمهای جنگهای ستاره ای است.
ساختار “امپراتوری حمله را پاسخ میدهد” پیچیده تر از قسمت قبلی است. بجای اینکه همانند قسمت اول قهرمانها را در کنار هم قرار دهند،Lucas بهمراه کارگردان Irvin Kershner و فیلمنامه نویسان اثر Leigh Brackett و Lawrence Kasdan تصمیم گرفتند که آنها را از هم جدا کنند. در نتیجه هان و لیا با همدیگر به سیارک میروند و ماجراهای مربوط به نابودگر ستاره و شهر ابری برایشان پیش میاید. درحالیکه لوک با امپراتوری واکرها میجنگد و برای جدای شدن آموزش میبیند. تا اینکه در نهایت همگی دوباره دور هم جمع میشوند و داستان تمام میشود در حالیکه بسیاری از سوالات بی پاسخ باقی میماند.
تمام بازیگران اصلی این قسمت خیلی طبیعی از از قسمت قبلی بازی میکنند. Mark Hamill وCarrie Fisher در نقشهای خود جا افتاده اند و خیلی راحتر تر نقش آفرینی میکنند. Harrison Ford که جدایی از جنگهای ستاره ای موفقترین بازیگر در میان بازیگران اصلی فیلم بحساب میاید، پیشرفت محسوسی کرده و یک شخصیت لجباز ولی دوست داشتنی را بخوبی از کار درآورده است. Billy Dee Williams هم به تیم بازیگری پیوسته و نقش دوست هان را ایفا میکند، در حالیکه Frank Oz به عنوان صداپیشه Yoda استعدادش را به رخ همه میکشد.
جلوههای تصویری فیلم نسبت به قسمت قبلی بسیار پیشرفت کرده و تاثیرگذارتر است. صحنه های مانند حمله امپراتوری واکرها و فرار از شهر ابری چشم هر بیننده ای را خیره میکند. John Williams هم موسیقی متن اثر را با توجه به فضای تاریکتر آن نسبت قسمت قبلی به خوبی تغییر داده است.
هفده سال پس از اولین اکران، “امپراتوری حمله را پاسخ میدهد”همچنان فیلمی جذاب و تاثیرگذار است. بخاطر کیفیت بالای تولید، هنوز هم بنظر نمیرسد با فیلمی قدیمی و دمده روبرو باشیم. با وجود این موفقیتها، اما هنوز مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان نتوانسته اند تمام آنچه در داستان علمی تخیلی Empire (داستانی که جنگ ستارگان بر اساس آن ساخته شده است) نوشته شده است را به تصویر بکشند.
منتقد: جیمز براردینلی
مترجم: بهروز آقاخانیان
اختصاصی نقد فارسی
کوتاه درباره ی جنگهای ستارهای (ویکی پدیا)
جنگهای ستارهای (به انگلیسی: Star Wars)، یا چنان که در زبان فارسی مشهور شدهاست جنگ ستارگان، نام ششگانهٔ به یاد ماندنی جورج لوکاس است که جای پای خود را در فرهنگ عامه بسیار محکم کرده و تبدیل به یک پدیدهٔ فرهنگی قرن بیستم و بیست و یکم میلادی شدهاست.
جورج لوکاس کارگردان، تهیه کننده و فیلمنامهنویس آمریکایی، فیلمنامهٔ هر شش قسمت را خود نوشته و کارگردانی قسمتهای اول، دوم، سوم و چهارم این مجموعه بر عهده او بودهاست. فیلمها در دو استودیوی «آوای اسکایواکر»[۱] و «نور و جادوی صنعتی»[۲] ساخته و توسط فاکس قرن بیستم پخش شدهاند.
قسمتهای چهارم تا ششم در سالهای دهه هفتاد و هشتاد میلادی تولید شدهاند و قسمتهای اول تا سوم از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۵ میلادی، بر روی پردهٔ سینماها رفتهاند. لوکاس دلیل این کار را مشکلات مالی ذکر کردهاست.
«جنگ ستارگان» پرفروش ترین سری آثار سینمایی تاریخ هالیوود محسوب میشود، این سری فیلم مجموعا چهار میلیارد دلار فروش جهانی داشته است این در حالیست که قسمت اول آن در سال ۱۹۷۷ اكران شد، زمانی كه قیمت بلیت سینما فقط ٢/٢٣ دلار بود. با این وجود، فروش داخلی شش گانه «جنگ ستارگان» در آمریكا بیش از دو میلیارد دلار بوده است كه از این لحاظ نیز در رتبه اول قرار دارد.
جنگ ستارگان از نظر ردهبندی گونهای، در رده خیالپردازی علمی قرار میگیرند. البته برخی عناصر موجود در فیلم باعث میشوند، فیلم در ردهٔ علمی-تخیلی (زیرسبک اپرای فضایی) نیز قرار بگیرد.
حماسهٔ جنگ ستارگان، یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای ساخته شده در این گونه به حساب میآید. کتاب و کمیکهای بسیاری بر اساس این مجموعه نوشته شدهاست، بازیهای کامپیوتری، انیمیشینهای تلویزیونی، کارتهای بازی، کارتهای تجاری و بسیاری محصولات تجاری دیگر نیز با الهام از این مجموعه ساخته شدهاند. علاوه بر این صدها فنفیکشن بر اساس داستان اصلی نوشته شده که خیلی از آنها از نظر ادبی در حد قابل قبولی قرار دارند.
لوک اسکایواکر و پرنسس لیا به همراه دو دروید وفادارشان «سیتریپیاو» و «آرتودیتو» در صحنه پایانی اپیزود پنجم فیلم.
نام شش قسمت فیلم به ترتیب زمان رخدادها به این صورت هستند:
اپیزود اول: تهدید شبح (۱۹۹۹)
اپیزود دوم: حمله کلونها (۲۰۰۲)
اپیزود سوم: انتقام سیت (۲۰۰۵)
اپیزود چهارم: امیدی تازه (۱۹۷۷)
اپیزود پنجم: امپراتوری ضربه میزند (۱۹۸۰)
اپیزود ششم: بازگشت جدای (۱۹۸۳)
منبع: ویکی پدیا
یادداشتی بر فیلم جنگ ستارگان اپیزود پنجم: امپراطوری ضربه میزند (جام جم آنلاین)
این فیلم آغاز امپراتوری جرج لوکاس بود که پس از فیلم مستقل «دیوارنوشتههای آمریکایی»، سراغ سریالهای قدیمی رفت و با ترکیب الگوهای داستانی آشنای آنها با فناوریهای روز، مسیری تازه را در سینمای علمی – تخیلی گشود. تا پیش از جنگ ستارگان (جنگهای ستارهای) فیلمهای علمی – تخیلی روالی روبهزوال داشتند و موفقیت چشمگیر فیلم لوکاس بود که شکوه را به این ژانر بازگرداند. نقش و سهم جلوههای ویژه بهچشم همه آمد ولی داستان جذاب و پرفراز و نشیبی که ملهم از سریالهای قدیمی چون «فلاش گوردون» بود، کمتر در آثاری که به تقلید از جنگ ستارگان ساخته شدند، مشاهده شد.دنبالههای بعدی از «بازگشت جدای» و «امپراتوری ضربه متقابل میزند» گرفته تا «حمله کلونها» و «انتقام سیت» که لوکاس در هزاره سوم کارگردانی کرد، همگی موفق و پرفروش بودند ولی هیچ کدام به اندازه جنگ ستارگان تماشاگر نیافتند.
امپراتوری ضربه متقابل میزند که در ایران با نام امپراتوری ضربه میزند شناخته شدهاست دومین فیلم از سری فیلمهای جنگ ستارگان است که از نظر وقیع داستانی و سیر زمان قسمت پنجم است، نویسنده آن جورج لوکاس است اما نوشتن فیلم نامه را به لگ براکت [۲] سپرد و کاگردانی این اپیزود را به عهدهاروین کرشنر [۳] گذاشت این فیلم در سال ۱۹۸۰ اکران شد، به خاطر جلوههای ویژه قوی و فیلمنامه پر قدر در شخصیت پردازیهای چندلایه و فصل پایانی مورد تحسین منتقدین واقع شد.
هیچ كس گمان نمیبرد رویای جوانی در دهه 70 تبدیل به حماسهای آنچنان شكوهمند شود كه نهتنها چهره هنر، صنعتی به نام سینما را برای همیشه تغییر دهد كه منبعی برای الهام صدها هزار نفر از مردمان جهان در طول چند دهه بعدی شود.
جورج لوكاس تنها فیلمی به نام جنگهای ستارهای یا Star Wars نساخت، او اپرایی باشكوه را تنظیم و اجرا كرد كه هر بار دیدنش تازه و نوست. او از همان صحنههای ابتدایی مخاطبش را میخكوب خود میكرد. زمانی كه هنگام اولین اكران فیلم در اولین صحنه عنوان قسمت چهارم بر پیشانی صفحههای سینما حك شد و حتی پیش از آن زمانی كه در جملهای كوتاه لوكاس بیننده خود را به محل رویدادهای شگفتانگیز بعدی برد «زمانی دور در كهكشانی بسیار بسیار دوردست…» بیننده خود را طی ساعات بعدی دربرابر پیچیدهترین تكنیكهای سینمایی مدرن و ایدههای خلاقانه آیندهنگرانه میدید و هر آن به یاد میآورد كه روایتی كه مشاهدهگر آن است مطابق داستان مربوط به زمانی دور و در جایی بسیار دورتر از كهكشان ماست كه تازه خبرش به ما رسیده است. اما جالب آن است آنچه مخاطب در طول 6 قسمت فیلم سینمایی، یك انیمیشن سینمایی، یك سریال انیمیشن و بیش از 150 جلد كتاب كه تاریخی بیش از 5هزارسال تحول در كهكشانی دوردست را روایت میكنند، پیدا میكرد بیش از هر چیز با انسان امروز ساكن زمین هماهنگ بود. به همین دلیل بود كه جوزف كمپبل، اسطورهشناس بزرگ معاصر زمانی كه این مجموعه را دید ـ و البته لوكاس از ایدههای او بسیار استفاده كرده بود ـ روی جلد چاپ مجدد كتابش با نام قهرمان هزار چهره، چهره قهرمانان را از گیلگمش آغاز كرد و آن را به چهره لوك اسكای واكر، قهرمان جنگ ستارگان متصل نمود. جنگ ستارگان روایتگر نبرد جاودانه خیر و شر در اسطورهایترین شكل خود است و به همین دلیل بیننده فراموش میكند آنچه میبیند زاییده تخیل است و ناگهان جهان جنگ ستارگان برایش همانقدر آشنا میشود كه زندگی روزمرهاش. برای بسیاری از افراد جنگ ستارگان حتی بیشتر از این سرمنشأ الهام و تغییر بوده است یكی از معروفترین این افراد جیمز كامرون بود كه پس از دیدن جنگهای ستارهای تصمیمش را قطعی كرد كه باید كارگردانی نوآور در جهان شود. بسیاری از دانشمندان جوان به بهانه دیدن این فیلمها اكنون در مراكز علمی مشغول فعالیت هستند و جنگ ستارهها راه آنها را به جهان پرهیجان علم باز كرد.
جنگ ستارگان ابتدا در دهه 70 با 3 فیلم كه درواقع قسمتهای 4، 5 و 6 داستان بودند، بر پردههای سینما ظاهر شد و 30 سال بعد سهگانه دومی بر آن ساخته شد كه قسمتهای 1، 2 و 3 داستان را روایت میكرد. یك انیمیشن سینمایی با عنوان نبرد كلونها و یك سریال تلویزیونی انیمیشنی با همین عنوان هم ساخته شده است، اما هر بار كه هر كدام از این مجموعه مقابل مخاطب قرار گرفته شور و هیجان بزرگی میان طرفداران قدیم و جدید آن به وجود آمده است.
منبع: جام جم آنلاین