کارگردان : John Erick Dowdle
نویسندگان : John Erick Dowdle, Drew Dowdle
بازیگران : Lake Bell, Pierce Brosnan, Owen Wilson
خلاصه داستان : يک خانواده آمريکایی بعد از ساکن شدن در خانه جديدشان در کشوری ديگر خيلی زود خود را وسط کودتا میيابند و بعد به هر دری میزنند تا از محيطی که در آن خارجیها را اعدام میکنند فرار کنند.
اين که فيلم دلهره آوری ادعا میکند که میتواند قوت و شدت خود را در سرتاسر مدت زمان فيلم حفظ کند امری به شدت غيرعادی است. «گريزناپذير»(No Escape) در بالا نگه داشتن سطح هيجان بدون مختل نمودن «تعليق ناباوری[۱]» ما فوق العاده عمل میکند. برخلاف فيلمهایی که از همان ابتدا خيال بيننده را راحت میکنند که قهرمانان داستان بدون هر گونه گزندی عاقبت به خير میشوند، «گريزناپذير» در اين اطمينان اندکی خلل وارد میکند. برخی از اتفاقات باعث به هم ريختن تمرکز میشوند. «گريزناپذير» را اصلاً نمیتوان اثری سبک وزن و خيالی تصور کرد؛ بلکه اينجا با اثری محکم و پرمايه روبرو هستيم.
«گريزناپذير» فيلم نامه خود را با استفاده از فرضيه «غريبهای در سرزمينی بيگانه» نوشته است. مهندسی معمولی به نام جک دواير (اوون ويلسون) خانواده اش- شامل همسرش آنی (ليک بل) و دخترانش لوسی (استرلينگ جرينز) و بيز (کلير گير)- را از سرزمين مادری شان در آستين تگزاس به کشوری بی نام و بی ثبات در جنوب آسيا میبرد. آنچه در ابتدا به صورت يک شروع جديد نويد بخش به نظر می رسيده ناگهان به کابوسی مبدل میشود. کودتا و در نتيجه آن شورش محيط را برای خارجیها، به خصوص افرادی که با کارفرمای جديد جک- يک شرکت چند مليتی که آگاهانه تصويری شيطانی از آن توسط آشوبگران ترسيم شده است- در ارتباط هستند مسموم میسازد. وقتی که شرايط مدام برای خانواده دواير خطرناک تر می شود، و در حالی که هتلشان تحت محاصره است و به سفارت آمريکا حمله شده است، يک دوست قديمی بريتانيایی به نام هاموند (پيرس برازنان) برای فرار از وجدان ناراحت خود به کمکشان میآيد.
گرچه لوکيشن فيلم اسم ندارد، اما سرنخهای جغرافيایی ما را به کامبوج میرسانند. پيش زمينه بر اساس رويدادهای واقعی آشنا است: فقرایی که از استعمار يک ديکتاتوری بی تفاوت به تنگ آمدهاند رهبر خود را می کشند و طغيان میکنند. شرايط برای افراد بيگناهی مانند خانواده دواير، که بنا بر دلايلی که درک نمی کنند شکار شدهاند و متحدان اندکی دارند- حتی وقتی که محلیها با انبوه مردم مخالف هستند- خطرناک است؛ آنها دوست ندارند به خاطر ترس از عواقب منفی درگير شوند. جک و آنی کاردان و شجاع هستند منتها تواناییهايشان محدود است. اين يکی از چيزهایی است که باعث میشود «گريزناپذير» پر از تعليق شود. در فيلم خبری از قهرمانان اکشن متداول در فيلمها نيست. آنها سلاح ندارند و برای ماهيت بکش يا کشته می شوی شرايط خود آمادگی ندارند. خشونت برايشان تازگی دارد.
حدود ۹۰ دقيقه از اين فيلم ۱۰۳ دقيقهای به فرار اختصاص دارد. مقدمه چينی بسيار خوب است و وقتی اتفاقت بد شروع میشوند به صورت پشت سر هم ادامه پيدا می کنند. جک و آنی مجبورند تصميمات دشوار و سرنوشت سازی بگيرند. در يکی از صحنهها شاهد پريدن از سقف ساختمانی به روی بام ساختمان ديگر هستيم. فاصله بين اين دو شايد کمتر از ۱۰ فوت باشد اما نحوه فيلمبرداری اين صحنه توسط جان اريک داودل، کارگردان، {سازنده فيلم «قرنطينه»(Quarantine)}، برای به تپش انداختن قلب کافی است. «گريزناپذير» توقفهای زيادی ندارد. در فيلم صحنههای بی رحمی افسار گسيخته کم نيستند. فيلم راهی برای از بين بردن تنش با ديالوگهای سخيف بين هاموند و دستيارش، کنی راجرز (ساهاجاک بونتاناکيت) يافته است، اما اين هرگز بيش از حد طول نمیکشد.
نه اوون ويلسون و نه ليک بل ذاتاً مناسب نقشهايشان نيستند، اما به تدريج مشخص میشود که آنها انتخاب های خيلی خوبی بودهاند. در حالی که پيرس برازنان آن نقش قهرمان گونه مورد انتظار را پر کرده است، آنها اجازه دارند تا آدمهای عادی باشند که به دام شرايط فوق العاده افتاده اند و اين همان چيزی است که باعث می شود اين اثر متقاعد کننده بشود. هاموند يک شخصيت فرعی است، اما در بسياری از شرايط بسيار خطرناک اثری از آن ديده نمیشود. «گريزناپذير» میتوانست تجربه متفاوت (و احتمالاً ضعيفتری) باشد اگر نقشهای اول را به دست ستارههای شناخته شده ديروز و امروز ژانر اکشن سپرده میشدند. ويلسون و بل شخصيت خود را دارند و ما را کاملاً در عمق شرايط موجود فرو میبرند.
شايد بحث انگيزترين جنبه «گريزناپذير» روش برخورد دخترها باشد. قرار دادن کودکان در خطر يکی از راههای موثر برای کنترل تنش است. داودل در برخورد با خطری که لوسی و بيز را تهديد میکند بسيار محتاط است. تهديد عليه آنها واقعی است اما دوربين او هرگز شرايطی غير واقعی از آنها نشان نمیدهد يا فيلم نامه مجبورشان نمیکند تا به طرزی غيرمناسب يا بعيد برای دو کودک که در اين شرايط گرفتار شده اند عمل کنند. حضورشان کاتاليزوری است که آنی و جک را وادار به انتخاب گزينههای فوق العاده میکند. شايد والدين هرگز دچار چنين شرايطی نشوند، اما متوجه عواطف پشت سر اقدامات جک و آنی خواهند شد.
اغلب اوقات، فيلمهای دلهره آور به صورت تفريحات ايمن و بهداشتی در قالب بدلکاری های پر از اکشن و جلوههای ويژه بسته بندی میشوند. «گريزناپذير» برگشت به دورهای است که در آن فيلمهای اين ژانر توسط تعليق و تنش تعريف میشدند. داودل علاقهای به ايجاد بندرگاهی امن برای افرادی که به دنبال راه امنی برای گذراندن دو ساعت هستند ندارد. نگاه او عصبی و طاقت فرسا است. فيلم او ترقهای است در دل سکوت دوران فيلمهای بعد از فصل تابستان.
————
[۱] تعليق ناباوری يک اصطلاح در مطالعات ادبي و سينمایی است که در آن مخاطب يک متن ديداری، نوشتاری يا شنيداری به صورت ارادی ناباوری خود را کنار میگذارد تا بتواند با جهان متن هم آوایی کند.
منتقد: جیمز براردینلی – امتیاز ۸.۸ از ۱۰ (۳.۵ از ۴)
مترجم: محمدرضا سیلاوی
منبع: سایت نقد فارسی