کارگردان : Ridley Scott
نویسندگان : David Scarpa, John Pearson (book)
بازیگران : Michelle Williams, Christopher Plummer, Mark Wahlberg
خلاصه داستان : در سال 1973 در شهر رم ایتالیا اتفاق، تعدادی از افراد ناشناس یک پسر جوان به نام جان پل گتی سوم (کریستوفر پلامر) را میدزدند و برای آزادی او 17 میلیون دلار را تقاضا میکنند.
گزیده نظرات منتقدین
تاد مککارتی | The Hollywood Reporter – امتیاز 90 از 100
داستانی واقعی از پول، عجایب شخصی، غم، تنش، شجاعت، ابزار جنایی برای پایان سیاست، حس مادرانه و شانس، آن هم از نوع بد و خوب. این فیلم وارد دنیای پولی میشود که هم هیچ مرزی برای خود نمیگذارد و هم بسیار مهم است.
رابرت ابل | TheWrap – امتیاز 85 از 100
اسکات تمام زیرداستانها را به بهترین شیوه کنار هم قرار داده است: وضعیت پرتنشی که آدمرباها را شامل خود میکند؛ پیچیدگیهای تحقیقات جنایی؛ کمپین دیوانهکنندهای که به «گتی» انگیزه لازم برای آزادی نوهاش بدهد؛ و رغبت به پولی که به تمام شخصیتها میدهد (از جمله «گتی»).
پیتر بردشاو | The Guardian – امتیاز 80 از 100
«تمام پولهای جهان» (All The Money In The World) عالی نیست؛ در ترسیم شخصیت ایتالیاییهای بدنام و گنگستر خوبشان، کمی کلیشه و خامی بهکار رفته است. اما با بازی فوقالعاده «پلامر» در نقش رئیسی مستبد، «ریدلی اسکات» به ما یک مثال سرگرمکننده خوب درمورد چیزی که نمیشود خرید، میدهد.
رابی کالین | The Telegraph – امتیاز 80 از 100
مثل همیشه با کارگردانی «اسکات»، فیلم روایتی ملموس، با کشش و روان را به ما میدهد. بازی چهار بازیگر اصلی فیلم، یعنی «ویلیامز»، «والبرگ»، «پلامر» کوچک و «پلامر» بزرگ، بسیار عالی بوده است.
جاشوا روتکپف | Time Out – امتیاز 80 از 100
فیلمنامه هیجان انگیز «دیوید اسکارپا» که براساس رمان «بهطرز بدی پولدار» از «جان پیرسون» که در سال 1995 نوشته شده بود، به پایههای دراماتیک خود پایبند است. همه اینها به همراه خواستههای بیجا و حملههای عجولانه پلیسهای کمعقل بود. اما باز هم مزه تلخ و فوقالعاده ثروت متکبرانه را کم نکرد.
رودریگو پرز | The Playlist – امتیاز 75 از 100
ممکن است شما از «تمام پولهای جهان» (All The Money In The World) متنفر باشید، البته کاملا حق هم دارید چنین حسی داشته باشید، اما شکی وجود ندارد که این فیلم جسورانه است.
مایکل اٌسالیوان | Washington Post – امتیاز 75 از 100
«تمام پولهای جهان» (All The Money In The World) شاید در آستین خود سورپرایزهای زیادی نداشته باشد؛ مخصوصا اگر از قبل بدانید که داستان چگونه به پایان میرسد. اما بهرحال شما ارزش پول خود را پیدا میکنید: یا از طریق تجربه هیجانی جنایی فیلم یا از طریق تحریک افکار شما با موعظهای که درمورد پول کثیف میدهد.
اثان ساکس | New York Daily News – امتیاز 70 از 100
«اسکات» و «پلامر» بخاطر گاردی که درباره #منم همینطور گرفتند، شایسته یک تشویق سرپا هستند؛ البته اگر فیلم هم همینقدر قوی بود.
تیم گریرسون | Screen International – امتیاز 70 از 100
فیلم درهم برهم، اما بهمرور باکشش «تمام پولهای جهان» (All The Money In The World)، داستان هیجانی و پر از ایده است که «ریدلی اسکات» بهصورت بینظم آن را میآراید و با همان سرزندگی مولفههای خودش را در آن جا میدهد. و با اینوجود، این داستان واقعی از دزدیدن نوه سرمایهدار بزرگ نفتی «جان پاول گتی» تا آخر فیلم شیرازه خود را حفظ میکند و نشان میدهد، چگونه صدای غمگین ثروت تمام افراد مجموعهاش را آلوده میکند.
اریک کان | Indiewire – امتیاز 67 از 100
این فیلم با حقههای فیلمسازی، تجربه خوبی را از دیدنش به ما میدهد. اگر این جنبه دیدنی آن وجود نداشت، فیلم یک درصد هم بدرد نمیخورد.
منتقد: جیمز براردینلی – امتیاز 6.25 از 10 (2.5 از 4)
در فیلم «تمام پولهای جهان» All the Money in the World)) ساخته «ریدلی اسکات»، عملکرد «کریستوفر پلامر» بسیار چشمنواز و صحنههایی که وی حضور داشت بسیار تاثیرگذار بودند. از آنجایی که «پلامر» در نسخه اصلی فیلم حضور نداشت، مصنوعی بودن صحنهها مشهود بود. اینکه این بازیگر کهنه کار 88 ساله در نقش «جی پل گتی» بهتر از «کوین اسپیسی» (که به دلیل رسوایی جنسی و اتهامات آزار جنسی صحنههای وی حذف شده و دوباره فیلمربداری شدند) ظاهر شد یا خیر، نمیتواند عدم توازنی که در این فیلم وجود دارد را تغییر دهد.
فیلم «تمام پولهای جهان» روایتگر ماجرای دزدیده شده نوه پسری «جی پاول گتی» (کریستوفر پلامر) به نام «جان پاول گتی سوم» (چارلی پلامر- دو بازیگر نسبتی با هم ندارند) توسط یک گروه جنایتکار ایتالیایی است. این گروه جنایتکار در مقابل آزادی نوجوان، 17 میلیون درخواست کردند.
مادر «پاول»، «گیل» (میشل ویلیامز) توانایی پرداخت این مبلغ را نداشت و «گتی» هم تمایل به کمک را در خود احساس نمیکرد، زیرا اعتقاد داشت اگر این مبلغ را بپردازد 14 نوه دیگرش هم دزدیده میشوند. به جای پرداخت این مبلغ، وی بهترین بادیگاردش، «فلچر چیس» (مارک والبرگ) که مامور سابق سیا بود را مسئول پیدا کردن و بازگرداندن «پاول» کرد.
در صحنههایی که «پاول» در دست آدمربایان است و ما کنش و واکنشش را با «سیکونتا» (رومن دوریس» غمخوار را میبینیم، قابلباور نیستند. مشخص است که این صحنهها مصنوعی و غیر قابلباور هستند. جنبههایی از فیلم که تلاش «فلچر» و «گیل» را برای یافتن و آزادی «پاول» نشان میدهند، حالت تعلیق در آنها کم دیده میشوند. این صحنهها بنظر الزامی هستند و بازی بیرمق «والبرگ» باعث میشود که ما کمتر او را در نقش «فلچر» بپذیریم. براساس مدارک موجود، بازی «والبرگ» در این نقش، به هیچوجه قابل قبول نیست؛ البته این سخن با این ادعا که وی در کار خودش بسیار عالیست، در تضاد میباشد.
این فیلم به خاطر بازسازی دقیقه آخر کارگردان «ریدلی اسکات» که به دنبال افشای رسوایی «کوین اسپیسی» صورت گرفت، بدنامی و رسوایی زیادی را متوجه خود کرد. برای حفظ این فیلم، «اسکات» تصمیم گرفت که «کوین اسپیسی» را حذف و «کریستوفر پلامر» را جایگزین وی کند. این تصمیم بسیار مهیج بود و فیلمبرداری دوباره صحنهها (21 صحنه) به سرعت انجام گرفت. کسی که از اتفاقات پشت پرده این فیلم خبر ندارد نمیتواند این عدم توازن را تشخیص دهد. حضور «پلامر» در فیلم بدون اشتباه بود و بجز صحنه «سیجیآی»، هیچکس نمیتواند بگوید اگر کس دیگری این نقش را بازی میکرد، نقش بهتر از این از آب در میآمد.
در صحنههایی که «پلامر» در آن ایفای نقش میکند، «همه پولهای جهان» (All the Money in the World) سرشار از زیبایی است، چون شخصیت «گتی» با فاصله بهترین شخصیت فیلم است. وقتی شخصیت مکمل فیلم کل توجه بیننده را معطوف خود میکند، بدین معنی است که فیلم در تصمیمگیری اشتباه عمل کرده است. «گتی» شخصیتی بیپروا دارد و وقتی «پلامر» انسانیت را زیر سوال میبرد، این شخصیت منفی، تبدیل به چیزی ورای یک ضدقهرمان دو بعدی میشود. اما وقتی فیلم توجه خود را سمت افراد دخیل در آدمربایی و نجات میبرد، فیلم از رمق میافتد. شاید یکی از دلایل این مشکل این باشد که در فیلم به ما گفته شده است که اعضای خانواده «گتی» با همه تفاوت دارند. شاید در صحنههایی که سرنوشت «پاولها» دخیل است، انسانیت بیننده با نوعی خونسردی مواجه میشود. مرگ محتمل او ما را ناراحت نمیکند.
دور از انتظار نبود که این فیلم عالی از آب در بیاید. «ریدلی اسکات» حتی درصورتیکه با فیلمنامه نسبتا خوب (نه عالی) سرورکار داشته باشد کارگردانی تراز اول محسوب میشود. توانایی او در بازسازی قابل توجه فیلم که تنها یک ماه قبل از منتشر شدنش صورت گرفت گواهی برچیزهایی است که یک کارگردان ماهر میتواند به دست بیاورد. مشکل اینجاست که انتشار فیلم «تمام پولهای جهان» (All the Money in the World) استحقاق این همه تلاش فوقالعاده و بیوقفه را نداشت. «تمام پولهای جهان» (All the Money in the World) در بهترین صورت یک فیلم هیجانی متوسط است. با وجود اینکه بازی «کریستوفر پلامر» قابل ستایش است، اما نقطه ضعف فیلم در این است که فیلم بر روی شخصیت جالبش مانور نداده و این شخصیت مذکور جز شخصیتهای مکمل محسوب میشود.