تا پیش از قرن بیستم نامهای ژانری به عنوان رده هایی عام برای دنیای ادبیات اطلاق میشد و نقش مهمی در طبقه بندی و ارزش گذاری آن داشت. ژانرهایی مثل داستانی،غیر داستانی،حماسی،تراژدی و…را میتوان نام برد.
با ورود صدا به دنیای سینما کلمه ژانر که در واقع از زبان فرانسه گرفته شده بود در ابتدا بدون محدودیت و بی ضابطه به فیلمها اطلاق میشد که این امر بعدها توسط توضیع کننده ها و نویسندگان سر و سامان بهتری گرفت. با ناطق شدن سینما تهیه کنندگان و کارگردانان پس از تولید موفق هر فیلم سعی میکردند به فرمول و ویژگیهای خاص ساخت آن دست پیدا کنند و میکوشیدند که از آن محصول به یک ژانر و گونه جدید برسند و به منظور تکرار آن موفقیت دست به تولید فیلمی مشابه با همان خصوصیات بزنند.
باید دقت داشت که تهیه کنندگان و کارگردانان سینما تنها افراد موثر در شکل گیری ژانر نبودند و منتقدان و مخاطبین هم در به ماهیت رسیدن ژانرها نقش داشته اند. هرچند که برخی ژانرهای فیلم از منابع ادبی و تاتری منشا میگرفتند بعضی دیگردر وهله اول در درون صنعت سینما و فرایند تولید فیلمها شکل گرفتند. ژانرهایی هم هستند که پس از تحقق توسط مخاطبین یا منتقدان شناخته شده و معرفی گردیدند. مثل ژانر نوار که پس از تولید توسط منتقدان فرانسوی کشف و ثبت شد.
در شناخت مفهوم ژانر باید به چند نکته توجه داست:
1) اجرای معنا شناختی فیلم : وقتی در مورد ژانر خاصی صحبت میکنیم باید متوجه المانها و نشانه های خاص آن ژانر باشیم.
در واقع هر ژانر ویژگیهای خاص خود را دارد که فیلمساز این خصوصیات را باید در فیلمنامه ، دکوپاژ، دیالوگها، میزانسن و فیلمبرداری خود لحاظ کند.
2) انسجام و پیوستگی عناصر خاص ژانر و درون مایه اصلی فیلم :
فیلمسازی که در ژانر خاصی فیلم میسازد باید توانایی ایجاد تعادل و پیوستگی معینی را از عناصر ژانر خود داشته باشد. این عناصر با توجه به فیلمنامه باید با دقت در تمام طول اثر گنجانده شود. در واقع فیلم باید با این عناصر نشانه گذاری شود.
3) پویایی عناصر ژانر: همانطور که ژانرها در ابتدای ظهورشان کم کم شکل یافتند ، تغییر کردن و محو شدنشان نیز تدریجی است و طبق الگوهای تاریخی مشخصی صورت میگیرد.مثلا برخی از ژانرها ممکن است هم راستا با تغییرات اجتماعی وسیاسی دستخوش تغییر شوند و پایگاه خود را نزد مخاطبین از دست بدهند. و یا در اثر تکرار الگوهایشان از سوی تماشاگرانشان طرد شوند. از این روست که ژانرها برای بقا باید خود را با شرایط حاکم بر اجتماع تطبیق دهند.