«تک تیرانداز» مهارتی دارد که حتی می تواند به تنهایی کسب درآمد کند و به نوعی، یک شغل محسوب شود. اگرچه ناگفته پیداست که این شغل قطعا تاثیرات جانبی و اغلب مخربی بر فردی خواهد گذاشت که این قابلیت را دارد. به دلیل همین وضعیت ویژه ای که شخصیت یک تک تیرانداز دارد، می توان او را به عنوان سوژه ای مناسب برای فیلم های سینمایی مبتنی بر روان شناسی یا فیلم های پرتعلیق (به ویژه رده تریلر) انتخاب کرد.
از دهه سی میلادی بود که سر و کله بسیاری از تک تیراندازان- و بیش تر در قالب فیلم های وسترن و گنگستری- بر روی پرده سینما پیدا شد. این حضور جسته و گریخته، بعدها در فیلم هایی چون «نشان سرخ دلیری» (ساخته «جان هیوستن» در سال 1951 از روی رمان معروفی به همین نام نوشته «استفن کرین» با محوریت صحنه های هیجان انگیز و تکان دهنده جنگ های داخلی آمریکا) صورت جدی تری به خود گرفت، اما به صورت برجسته تر، اواسط دهه چهل میلادی و فیلم های دوران جنگ جهانی دوم را باید محل تولد شخصیتی به نام تک تیرانداز در نظر گرفت.
«تک تیرانداز آمریکایی» آخرین اثر «کلینت ایستوود» 85 ساله، جدیدترین فیلم در رده فیلم های تک تیراندازی است که در این زمینه ساخته شده است. برای رونمایی از یک تک تیرانداز آمریکایی در صحنه نبرد عراق (که با فروشی معادل 350,126,372 میلیون دلار، عنوان پرفروش ترین فیلم سال سینماهای آمریکا را از آن خود کرد) بهانه بررسی گزیده ای از فیلم هایی شد که داستان آن ها حول محور یک تک تیرانداز رخ می دهد.
برج مرگبار (The Deadly Tower)
کارگردان: جری جیمسون
1975 آمریکا
«چارلز جوزف ویتمن» دانشجوی دانشگاه آستین تگزاس که سابقه حضور در ارتش را دارد، در اثر شدت گرفتن مشکلات روانی اش پس از قتل همسر و مادرش با تفنگ دوربین دار به بالای ساختمان دانشگاه می رود و از آن جا هر جنبنده ای را هدف قرار می دهد. ویتمن پس از کشتن چهارده نفر و زخمی کردن سی و یک نفر، در نهایت بر اثر شلیک پلیس از پا در می آید. این فیلم براساس ماجرایی واقعی ساخته شده که در 1966 رخ داده است. «جیمسون» یکی از کارگردانان باسابقه ولی گمنام سینمای آمریکاست که در طول چهار دهه ساخت فیلم های اکشن، اثر شاخصی در کارنامه اش دیده نمی شود. اصلی ترین امتیاز این فیلم نیز حضور «کرت راسل» در نقش بازیگر اصلی است.
روز شغال (The Day of The Jackal)
کارگردان: فرد زینه مان
انگلستان و فرانسه 1973
یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما، در سال های پایانی عمرش، برمبنای رمان «روز شغال» نوشته «فردریک فورسایت»، تریلی جذاب از نقشه ترور «ژنرال دوگل» به دست یک تک تیراندازی را به تصویر کشیده است. هویت شخصیت اصلی (که با نام مستعار شغال شناخته می شود) برای پلیس نامشخص است و با وجود این که پلیس از توطئه باخبر شده و به دنبال دستگیری شغل است.
ناشناس بودن تک تیرانداز دستگیری او را تبدیل به ماموریتی ناممکن کرده است. اثر پیچیده زینه مان کاندید جوایز مختلفی شد و نیز م وفق شد اسکار بهترین تدوین را کسب کند. فصل ترور و صحنه های پایانی پرداختی بسیار جذاب و نفس گیر دارند که تا به امروز نیز از جذابیتشان کاسته نشده است.
ای مثل ایکار (I… Comme Icare)
کارگردان: هانری ورنوی
فرانسه 1979
فیلم ماجرای ترور «کندی» را مبنا قرار داده و با مشابه سازی تخیلی آن در فرانسه، داستانی جاسوسی- سیاسی را روایت می کند. «ایو مونتان»، از بهترین بازیگران تاریخ سینمای فرانسه (در نقش بازپرس ویژه) به دنبال کشف راز پرونده ترور رئیس جمهور فرانسه است که به تازگی برای بار دوم در انتخابات پیروز شده است.
فیلم داستان تلاش اوست برای اثبات این که ترور، یک عملیات فردی نبوده و کار یک تشکیلات و از پیش طراحی شده بوده است. در نهایت او- مانند افسانه ایکار- جانش را بر سر تلاش برای نزدیک شدن بیش از حد به حقیقت از دست می دهد.
دشمن پشت دروازه ها (Enemy At The Gates)
کارگردان: ژان ژاک آنو
آمریکا 2001
فیلم اقتباسی است آزاد از زندگی یک تک تیرانداز روسی. در بحبوحه جنگ جهانی دوم، دو تک تیرانداز در دو جبهه آلمان و روسیه با شکار مداوم سربازان دشمن تبدیل به ماشین تبلیغاتی سیاستمداران خود شده اند. تلاش های متقابل این دو، فضای مابینشان را به دوئلی تمام عیار تبدیل کرده و البته هرکدام می دانند که اولین اشتباه، آخرین اشتباه خواهدبود.
«آنو» (کارگردان فرانسوی تبار فیلم که با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی در سال 1979 به سینمای آمریکا راه یافته بود) حتی در یک فیلم جنگی نیز از رگه ای عاطفی بهره زیادی برده و سعی می کند رابطه ای عاشقانه را به موتور محرک فیلم تبدیل کند تا خشونت موجود در آن تلطیف شود و البته در این راه موفق نیز بوده است.
تک تیرانداز (Shooter)
کارگردان: آنتونی فوکوآ
آمریکا 2007
این فیلم روایت «باب لی سوآگر»، کهنه سرباز آمریکایی (با بازی مارک والبرگ) است که روزگاری تک تیراندازی قاهر در ارتش آمریکا بوده و به علت پشت کردن ارتش به وی در یکی از عملیات ها در آفریقا از ارتش بیرون آمده. او پس از چند سال گوشه گیری، با اصرار جمعی از نماینده های دولت برای دفاع از جان رییس جمهور آمریکا سوء قصد می کند و در یک صحنه سازی، همه چیز به گردن باب می افتد.
«تک تیرانداز» دولت آمریکا و سناتورهای خیانتکار آن را بارها و بارها هدف طعنه و کنایه قرار می دهد و به همین دلیل می توان آن را در رده فیلم های معترض آمریکایی قرار داد. این فیلم با محدودیت در اکران رو به رو شد و به توفیق چندانی در گیشه دست پیدا نکرد.
باجه تلفن (Phone Booth)
کارگردان: جوئل شوماخر
آمریکا 2002
«استوارت» وارد باجه تلفنی می شود و وقتی گوشی تلفن زنگ می خورد، آن را بر می دارد. کسی که پشت خط است او را تهدید می کند که با تفنگی دوربین دار او را نشانه رفته و اگر تماس را قطع کند، با شلیک یک گلوله کشته خواهدشد. برخلاف تصور اولیه استوارت، تهدید کاملاجدید است. «شوماخر» که چند فیلم اکشن در کارنامه اش دارد. در زمان واقعی و در لوکیشنی ثابت داستانی جذاب را تعریف می کند که لحظه لحظه بر تعلیقش اضافه می شود.
تک تیرانداز در این فیلم نقش مصلحی اجتماعی را ایفا می کند که قصد دارد گناهکاران را به تنهایی مجازات کند و همین نکته باعث می شود بیننده در محق دانستن یا ندانستن او مردد بماند.
تک تیرانداز (The Sniper)
کارگردان: ادوارد دمیتریک
آمریکا 1952
ادوارد دمیتریک در اثری روان شناسانه، ماجرای راننده ای را روایت می کند که به دلیل ناهنجاری های روانی، زنان را با اسنایپر هدف قرار می دهد و در این راه، یک روان شناس سعی می کند تا او را به دام بیندازد. دمیتریک در آن دوران حدود یک دهه بود که به جرگه فیلم سازان نوآر پیوسته بود و به تازگی پس از گذراندن دوران محکومیت و طرد از جامعه- به بهانه آن چه طرفداری از کمونیسم خوانده می شد- دوباره به آمریکا برگشته بود.
او در روایت این فیلم نیز سعی کرده تا حد امکان از تجربیاتش در ساخت فیلم های نوآر استفاده کند و روایت روان شناسانه را با تصاویری خشن ترکیب کند و البته کمابیش موفق نیز بوده است.
اخطار دو دقیقه ای (Two Minute Warning)
کارگردان: لری پیرس
آمریکا 1976
رییس پلیس لس آنجلس خبردار می شود که تک تیرانداز دیوانه ای قصد دارد به تماشاچیان یک مسابقه فوتبال آمریکایی شلیک کند و هستون به عنوان رییس پلیس شهر باید جلوی وی را بگیرد؛ بدون این که ماجرا تبدیل به یک بحران و هرج و مرج شود. او برای این کار چاره ای جز به خطر انداختن جان همکارانش نمی بیند و البته به سختی و با دادن تلفات فراوان، موفق می شود غائله را ختم کند.
«لری پیرس» نیز از معدود کارگردانان کهنه کار زنده ولی گمنام هالیوودی است. علت این گمنامی نیز بود فیلمی قابل توجه و شاخص در کارنامه کاری اوست. ماندگارترین ویژگی فیلم، بازی «چارلتون هستون» در نقش رییس پلیس است.
تک تیرانداز (The Sniper)
کارگردان: دانته لم
هنگ کنگ 2009
داستان فیلم درباره «لینکلن»، یک تک تیرانداز حرفه ای گروه ویژه پلیس است که در جریان یک سرقت، گروگانی را به اشتباه می کشد.
تنها کسی که شاهد حقانیت اوست، همکار و رقیب اصلی او در گروه ویژه است که برای تبدیل شدن به بهترین تک تیرانداز گروه، حاضر به دفاع از لینکلن نمی شود. لینکلن به زندان می افتد و پس از آزادی، تصمیم به انتقام می گیرد. هنگ کنگی ها که ید طولایی در ساخت فیلم هایی اکشن دارند، این بار نیز فیلمی با ساختاری نزدیک به استانداردهای روز دنیا ساخته اند که به جرات می توان گفت کاملا قابل رقابت با رقیبان هالیوودی خود است.
جک ریچر (Jack Reacher)
کارگردان: کریستوفر مک کواری
آمریکا 2012
پنج نفر با شرایطی مشابه توسط یک تک تیرانداز کشته می شوند. مظنون اصلی، یک تک تیرانداز سابق ارتش است که با این اتهام در آستانه اعدام قرار دارد. او تنها یک درخواست دارد؛ ملاقات با «جک ریچر». ریچر که خود یک نظامی بوده، شروع به تحقیق می کند و متوجه می شود که کل ماجرا یک پاپوش است.
«مک کواری» که نگارش فیلم نامه «مظنونین همیشگی» را نیز در کارنامه اش دارد، در این فیلم در مقام نویسنده و کارگردان سعی کرده با همان رویکرد معمایی، داستانی پرتعلیق را روایت نماید که البته موفقیت چندانی در این راه کسب نکرد؛ اگرچه که فیلم به واسطه حضور «تام کروز» به فروش نسبتا خوبی دست یافت.
منبع: مجله نقد سينما