کشف این مطلب که میتوان از جادوی سینما برای ضبط کردن وبه تصویر کشیدن “عشق” استفاده کرد در سینما زیاد بطول نینجامید.حدود چند ماه بعد از فیلم مستند گونه ورود قطار به ایستگاه ساخته برادران لومیر،توماس ادیسون با ساخت فیلم 47 ثانیه ای “بوسه”،پای عشق را به سینما باز کرد.
بعد از این فیلم متولیان مذهبی کلیسا مفهوم “ممیزی” یا سانسور را با اعتراض و تحریم آن فیلم،به سینما وارد کردند.استقبال گسترده تماشاگران به این ژانر باعث شد که کمپانیها هیچ وقت از سرمایه گذاری در این ژانر پشیمان نشوند.از میان 10 فیلم پر فروش تاریخ سینما (با احتساب تورم) ، سه فیلم بر باد رفته (اول) ،تایتانیک (ششم) ودکتر ژیواگو (هشتم) همگی عاشقانه اند.
بدست آوردن این موفقیت برای عاشقانه ها هیچ وقت آسان نبوده،چون داستان عاشقانه در عمل چیزی بیشتر از دیدن،عاشق شدن،کلنجار رفتن و در نهایت به هم رسیدن یا جدا شدن دو دلداده نبوده. از آنجایی که شروع و پایان چنین داستانهایی کاملا از پیش معلوم بوده،چالش اصلی برای فیلمسازان پیدا کردن خط روایی تازه،از این کشمکش،تا بتواند مخاطب خود را جذب کند.


مولفه های ژانر رومنس
1) در عاشقانه های قبل از دهه 60 میلادی موانعی که بر سر راه دو دلداده قرار میگرفته ، از دنیای خارج تحمیل میشده است. مثل جنگ،فقر،بیماری و یا حوادث طبیعی. و فیلمهای عاشقانه ای همچون بر باد رفته،کازابلانکا،دکتر ژیواگو،بیمار انگلیسی و یا تایتانیک ، این پیرنگها را در خود داشته اند.
2) با فاصله گرفتن از جنگ جهانی دوم،موانع سر راه عشاق به خانواده و اجتماع کشیده میشود و فیلمها روایتگر عشق نامتعارفی میشوند که،با عرف و قواعد اجتماع آن زمان ناسازگاری داشته اند. از معروفترینها میتوان به…لولیتا،تعطیلات رومی و یا داستان وست ساید اشاره کرد.
3) با نزدیک شدن به دنیای مدرن این پیرنگ و موانع به درون شخصیتها و تردیدهای درونی آنها راه پیدا میکند وبیشتر بعد روانشناسانه و چند لایه پیدا میکند.
4) در ژانر رومنس ما دو شخصیت اصلی (دختر و پسر یا زن و مرد) را داریم که تمام اتفاقات حول محور رابطه عاطفی این زوج میافتد.حال یا این رابطه همیشه در فیلم حضور دارد ویا اتفاقاتی هم که بدون حضور این رابطه میافتد در جهت تکمیل رابطه عاطفی اصلی است.
5) شخصیت پردازی این زوج بیشتر شیطنت آمیز و دلبرانه است. آنها اغلب دل انگیز،شوخ طبع،جذاب و منعطف هستند. و اگر رقیبی هم برای هر یک از طرفین پیدا شود این ویژگی شامل او نیز میشود.
6) دیالوگهای این ژانر اغلب پیراسته،دلنشین وبه یاد ماندنی بوده و از بار احساسی و عاطفی زیادی برخوردارند.
7) کارگردانی ژانر رومنس حتی المکان نا محسوس انجام میشود تا نظر مخاطب تماما جلب جریان فیلم و شخصیتها شود.تمرکز اصلی کارگردان بر روی هدایت بازیگران،گرفتن نماهای مورد نیاز و روایت درست داستان است و تاکید کمتری بر روی ذهنی و انتزاعی بودن اثر دارد.
8) فیلمبرداری ژانر رومنس باید نقطه قوت آن باشد.برای در گیری و همذات پنداری بهتر مخاطب و نزدیکتر کردن هرچه بیشتر او به حس جاری در فیلم، انتخاب زوایا و نوع قاب بندی نماها بسیار مهم است.
9) در فیلم ژانر رومنس لوکیشن مناسب نقش مهمی دارد و نور پردازی این مکانها معمولا زنده ،پویا و چشم نواز طراحی میشود.
10) در ژانر رومنس موسیقی مناسب ،برای برانگیختن حس مخاطب از اهمیت ویژه ای بر خوردار است. این موسیقی میتواند ویژگیهایی زیر را داشته باشد:
- استفاده از حالت تماتیک موسیقی در صحنه های پویا
- استفاده از سازهای موثر و مرتبط با فضای درونی فیلم
- استفاده از اجرای قوی و بموقع قطعه ها در صحنه هایی که تماشاگر احتیاج به یک محرک خارجی برای احساسی تر شدن دارد
- استفاده از ترانه مناسب و زیبا که لزوما باید مرتبط با مفهوم و فضای فیلم باشد
عاشقانه های موفق تاریخ سینما
- بر باد رفته (ویکتور فلمینگ 1939)
- کازابلانکا (مایکل کورتیس 1942)
- داستان وست ساید (رابرت وایز 1961)
- زن زیبا (گری مارشال 1990)
- روح (جری زوکر 1990)
- تایتانیک (جیمز کمرون 1997)
- شکسپیر عاشق (جو رایت 1998)
- درخشش ابدی یک ذهن پاک (میشل گاندری 2004)
ممنون از شما اطلاعات خوبی در مورد ژانر رومنس دادید
عالی بود